سیمون یک لنگه جوراب راهراه است. یک لنگه جوراب تنها. برای همین هم کسی برای پوشیدن انتخابش نمیکند.
او هم دلش میخواهد از کشو بیرون بیاید و مثل بقیهی جورابها خوش بگذراند. بنابراین تصمیم میگیرد دنبال جفتش بگردد.
اما آیا دوست سیمون حتماً باید راهراه باشد؟