0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب صوتی  بگذار دروغ بگویم نشر ماه آوا

کتاب صوتی بگذار دروغ بگویم نشر ماه آوا

کتاب صوتی
نویسنده:
ناشر:
درباره بگذار دروغ بگویم

تصور کنید که تازه مادر شده‌اید و نامه‌ای دریافت می‌کنید که مرگ پدر و مادرتان عادی نبوده و دسیسه‌ای در کار است. حال چه می‌کنید؟ کتاب صوتی بگذار دروغ بگویم از اینجا شروع می‌شود که مادر آنا قصد دارد تا مانند همسرش خودکشی کند و پس از گذشت یک سال، آنا احساس دلتنگی عمیقی می‌کند و تصمیم می‌گیرد درباره‌ی مرگ والدینش به تحقیق بپردازد اما قضیه به این سادگی‌ها نیست.

کتاب بگذار دروغ بگویم Let Me Lie یک رمان نوآر و معمایی است که خواننده را به بهترین شکل ممکن با خود همراه می‌کند. داستان با دو روایت موازی و از زایه دید آنا و موری جلو می‌رود. موری پلیس و کارآگاهی است که در این جریان به آنا کمک می‌کند. این رمان جذاب در چند هفته‌ی اول فروش خود توانست در لیست پرفروش‌ها قرار بگیرد. این کتاب در حال حاضر با ترجمه‌ی اطلسی خرامانی و گویندگی نگین خواجه ‌نصیر در اختیار فارسی زبانان قرار گرفته است. شما می‌توانید دیگر رمان‌های جنایی و معمایی را در دسته بندی داستان و رمان پیدا کنید.

با کلرمکینتاش بیشتر آشنا شویم

کلر مکینتاش Clare Mackintosh نویسنده جوان انگلیسی است که در سال 1976 به دنیا آمده است. او پس از تحصیل در رشته‌ی زبان فرانسوی و مدیریت، وارد نیروی پلیس شد اما پس از 12 سال از این کار دست کشید. در واقع زندگی حرفه‌ای مکینتاش به عنوان نویسنده از جایی شروع شد که از نیروی پلیس بیرون آمد و همین نیز عامل موفقیت او بود زیرا با تجربه‌ای که در این سال‌ها کسب کرده بود، توانست بهترین رمان‌های جنایی را بنویسد. کلر مکینتاش جدا از اینکه جز پرفروش‌های جهان بوده، توانسته جایزه بزرگ نیویورک تایمز را نیز از آن خود کند. 

چرا باید کتاب صوتی بگذار دروغ بگویم را بخوانیم

ادبیات نوآر و معمایی همیشه طرفداران خاص خود را دارد و نویسندگان زیادی در این حوزه فعالیت می‌کنند اما همه‌ی آن‌ها نمی‌توانند به موفقیت برسند زیرا داستان جنایی پیچیدگی‌های فراوانی دارد و مهارت زیادی را در نویسندگی می‌طلبد. کتاب بگذار دروغ بگویم از جمله کتاب‌های پرطرفدار است که نویسنده به خوبی ذهن خواننده را درگیر کرده و هرلحظه او را غافلگیر می‌کند. نحوه‌ی روایت همزمان از دو شخصیت متفاوت نیز تفاوت دیگر این رمان است زیرا معمولا چنین زاویه دیدی را کمتر می‌توان در رمان‌ها پیدا کرد.

در بخشی از کتاب صوتی بگذار دروغ بگویم می‌شنویم

سال‌ها پیش پدرم تصمیم گرفت غاز پرورش دهد، آن‌ها را در بخش انتهایی باغ نگه می‌داشت. من بیشتر از پنج یا شش سال نداشتم اما به یاد دارم که تمام نیرویم را جمع کردم تا بروم تخم‌هایشان را جمع کنم و روی چمن‌های گل‌آلود دانه بپاشم.

دستش را دراز می‌کند اما من بی‌حرکت و مصمم می‌ایستم، کلید را به او نمی‌دهم.
-متوجه نیستی؟ اگر مامان و بابا به قتل رسیده باشن همه چیز فرق می‌کنه. این یعنی اونا ما رو ترک نکردن یعنی زندگی رو کنار نذاشتن. پلیس دنبال قاتلشون می‌گرده. برامون جواب پیدا می‌کنن بیلی!
به هم خیره می‌شویم و بعد در کمال تعجب، می‌بینم که بیلی شروع به گریه می‌کند.

به آینه خیره می‌شوم. هنوز چروکی روی پوستم دیده نمی‌شود اما استخوان‌هایی که این پوست رویشان کشیده شده بدون هیچ تردیدی به مادرم شباهت دارد. مارگارت فکر می‌کند دیروز مامان را در پارک دیده است. این را نمی‌داند اما به احتمال زیاد درست دیده است. طولی نمی‌کشد تا کسی به واقع او را بشناسد.

دستم را از دست مارک بیرون می‌کشم و دوباره شروع به راه رفتن و کالسکه را از او دور می‌کنم. میدود تا به من برسد. «خواهش می‌کنم مارک. می‌خوام فراموشش کنم. می‌خوام با انرژی مثبت سال جدید رو شروع کنم.» مارک از آن افرادی است که به شروع دوباره اعتقاد عجیبی دارند. 

پیشنهادهایی برای دوست‌داران کتاب صوتی بگذار دروغ بگویم

اگر از داستان زندگی آنا در این کتاب خوشتان آمده و تصمیم گرفته‌اید تا با دنیای کتاب‌های جنایی بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد می‌کنیم حتما به عناوین زیر سر بزنید زیرا هر کدام از این کتاب‌ها شما را با خود همراه می‌کنند تا از راز قاتلان و جنایت‌کاران سر در بیاورید و کمی هیجان را تجربه کنید.

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
618.۱۹ مگابایت
مدت زمان
۱۳:۱۷:۰۹
نویسندهکلر مکینتاش
مترجماطلسی خرامانی
راوی نگین خواجه نصیر
ناشرماه آوا
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۰/۰۲/۱۵
قیمت ارزی
5.۵ دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۶۱۸.۱۹ مگابایت
۱۳:۱۷:۰۹

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.1
از 5
براساس رأی 137 مخاطب
اجرای روان 🎙️ (7)
سرگرم‌کننده 🧩 (6)
5
54 ٪
4
20 ٪
3
13 ٪
2
5 ٪
1
5 ٪
99 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

گویندگی خوب بود من دوستش داشتم و خیلی لذت بخش بود. کتاب تعداد فصل‌های خیلی زیادی داشت که شدید اذییت کننده بود. در اول هر فصل اسم شخصی اورده میشه و زاویه دید از طرف اون شخص هست ولی فصل‌هایی هست که اسم شخص گفته نمیشه و خود خواننده باید تشخص بده که اون فرد کیه؟ (بین چندتا انتخاب) و این خیلی بده. اگه اول فصل‌ها نمیگفت هیچ مشکلی نبود ولی وقتی از این روش استفاده میشه باید اسم اون شخص بیاد. اینکه از این روش استفاده بشه چندان جالب نیست و باعث میشه خواننده کمی گیج هم بشه. مشکل بعدی[ادامه ندادن کتاب] من باید اینجوری جواب بدم🙂 چندسال پیش یادم نیست کجا ولی یک مستند درمورد نویسندگی درمورد داستان‌های جنایی و فیلم‌های جنایی معمایی بود که بابام داشت میدید یک جمله داشت می‌گفت که دقیقا جواب سوالی هست که پیش میاد: پیچیده بودن داستان باعث جالب‌تر شدن فیلم‌ها و داستان میشه و دقیقا باید در داستان‌های جنایی و معمایی اینجوری باشه، ولی وقتی از یکجایی به بعد این پیچیده بودنِ  پیش‌از اندازه باشه مخاطب دیگه داستان رو دوست نداره و اونو کنار میذاره. پس مرز بین پیچیدگی خوب برای ادامه دادن و پیچیدگی سخت برای رها کردن اثر بسیار نازک و شکننده و خطرناک هست و یک نویسنده باید به اون توان برسه که بدونه چطور از این مرز شکننده استفاده کنه....... (این نویسنده توانش رو نداشت و حتی پایان کتاب خیلی خوب بود ولییییی اون ۴ جمله‌ی آخر داستان کلش رو دوباره خراب کرد.)چرا این کتاب از فورشَدویینگ[Foreshadowing] بسیار خوب استفاده کرده ولی از سایدشَدویینگ[Side shadowing] بسیار بد؟ خب اول از همه فورشدویینگ چیه؟ کارهایی هست که یک نویسنده در داستان انجام میده. قبل‌از یک اتفاق بزرگ، یا اصلی هست. که وقتی اون اتفاق افتاد بگه، اع من اون فصل به شما یک‌ نشونه‌هایی دادم.(بطور ساده براتون توضیح دادم😁 اگه متوجه نشدین این یکی متن ادبی و کلی هست👀: یک فن روایی است بدین صورت که نویسنده سایه‌ای از رویدادهای مهم داستان را، پیس از وقوعشان، در اثر نمایان کند و در خواننده انتظاری برانگیزد) و ساید شدویینگ چیه؟ کارهایی در داستان هست که هیچ ربطی به داستان نداره با اینکه ممکنه فکر کنیم ربط داشته باشه. اینکار رو میکنن تا احساس زندگی روزمره و عادی رو ایجاد کنن. (بطور ساده براتون توضیح دادم😁 اگه متوجه نشدین این یکی متن ادبی و کلی هست👀: افزودن صحنه‌هایی به داستان است که، بعداً برای مخاطب معلوم می‌شود که ربطی به پیرنگ داستان نداشته‌اند. این کار موجب افزایش راست‌نمایی و طبیعی‌تر شدن، داستان می‌شود، زیرا مخاطب می‌داند که در زندگی واقعی، بر خلاف آنچه که در رمان‌ها می‌خوانیم، بیشتر وقایع کم‌اهمیت و بی‌ثمر هستند) در اول ریویو گفتم که فورشدویبنگ خیلی خوبی داره. این نشون میده نویسنده به کارهاش فکر کرده و همینجوری یک‌دفعه اتفاق‌ها رو سرهم نکرده. ولی سایدشدویینگ بدی داره! چرا؟ چون همینجوری جمله‌ها رو نشون میده و اونا رو به عنوان فورشدوییگ به ما بیان میکنه!

4

کتاب جذاب و هیجان‌انگیزی بود. اوایل کتاب به قدر کافی کشش داشت، اواسطش یکم ملو می‌شد و دوباره به اوج برمی‌گشت. و پایان خیلی عالی و غیر قابل پیش‌بینی. پیش بردن داستان موری و سارا در کنار داستان اصلی رو هم خیلی دوست داشتم. صدای گوینده خیلی خوب بو‌د. ولی آهنگ‌های اول و آخر فصل‌ها خیلی بلند بود. اسپویل: دلیل ازدواج نکردن مارک و آنا خیلی واضح بود. این دو نفر یک رابطه خوب داشتن ولی عشق به اون صورت در زندگیشون نبود. شاید از اول هم وابستگی بیمار به مشاور باعث شده آنا با مارک رابطه‌ رو شروع کنه. پایان داستان هم عالی بود و نیاز به فکر کردن و برداشت شخصی داره. آنا خودش مادرش رو هل داده بود!!! برای همین لورا که شاهد این صحنه بوده نامه‌هایی براش نوشته و احتمالا گفته که من این قضیه رو به پلیس‌ها می‌گم و آنا هم اشاره کرد که نامه‌هاش رو به پلیس تحویل نمی‌دم. طبیعتا کسی حرف لورا رو باور نمی‌کرد چون گناهکار بودنش مشخص بود. از طرفی آنا دلایل کافی برای کشتن مادرش داشت و این دلایل رو در آخر کتاب برای مخاطب لیست هم کرد. ضمنا دلیل اینکه کرولاین می‌خواست خودش رو بکشه این بود که لورا به هدفش نرسه. هدف لورا این بود که اول آنا و نوزادش بمیرن، بعد کرولاین. تا ارث کرولاین به اون برسه. لحظه‌‌ای که پلیس‌ها اومدن دیگه کرولاین نیازی نداشت خودش رو بکشه ولی آنا به خاطر تنفرش از مادرش، اون رو کشت.

5

نویسنده واقعا قلم خوبی داره و در کنکاش حالات روانی شخصیتها تبحر خیره‌کننده‌ای از خودش نشون میده. از چندین زاویه دید، داستان رو روایت کرده؛ هم اول‌شخص و هم دانای کل. و در اول‌شخص هم منحصر به یک راوی نمونده و همه این کارها رو با چنان مهارتی انجام داده که انسجام داستان از ابتدا تا انتها محفوظ می‌مونه. در گره‌افکنی و گره‌گشایی هم دست توانایی داره و غیر از یکی دو مورد که رفتار و واکنش شخصیتها اغراق‌آمیز و باورناپذیر میشه (مواردش رو نمیگم تا داستان لو نره) خواننده رو با خودش همدل و همراه می‌کنه. راوی داستان هم بسیار خوش‌صدا و خوش‌بیانه و اجرای عالیش بر جذابیت و هیجان داستان اضافه می‌کنه. تنها ایرادی که می‌تونم به کار ایشون بگیرم سرعت بسیار بالای ایشون در خوانش داستانه که گاهی باعث میشه حس شنونده فرصت پیدا نکنه که در فضای موقعیتها قرار بگیره. انتخاب موسیقی هم عالیه و کاملا با فضای داستان هماهنگه

5

لحظات آخر کتاب باعث شد برگردم و یه فصلی رو دوباره گوش بدم کتاب نفس گیری بود،هم باهاش ارتباط گرفتم و هم اینکه ترشح آدرنالین و رسما حس کردم،مرسی از انتشارات ماه آوا خط‌های پایینی حاوی اسپویلن . . . . به نظرم آنا مادر خودش رو پرت کرد پایین،اگر اون میمرد دیگه دلیلی برای کشته شدن آنا و دخترش نبود،لورا وقتی صدای پای پلیس رو شنید میتونست شلیک کنه ولی نکرد،لورا هر چقدر هم به پلیس بگه که چیشده کسی باور نمیکنه چون حرف کی باورپذیر تره؟آنا یا لورایی که همین الان به خاطر مخفی کردن قتل، کمک به جعل هویت و .‌. محکومه به نظرم آنا صادقانه فصلی که توی آپارتمان مارک هستن رو تعریف نمیکنه

5

اجرا خیلی خوب بود. واقعا شکایت دوستان از راوی ها برام قابل درک نیست. آقا این یه کتابه، متنو گوش کن، چی میخوای جز شنیدن متن کتاب؟ ایراد گرفتن از راوی مثل ایراد گرفتن از فونت کتابه! داستان مهیج و سرگرم کننده ای بود، ولی بیشتر شبیه فیلم های هالیوودیه تا ادبیات.

5

اول درباره ی راوی که نظرات منو خیلی مردد کرده بود بگم که راوی خیلی با دقت و سلیس میخوند و ممنونم ازشون و نمیدونم این ایراد ها به چه دلیل گرفته شده در مورد کتاب هم کتاب جالبی بود و موافق اینکه تا آخر داستان هیجان اش رو حفظ کرد هستم آخرش رو متوجه نشدم ولی به نظرم بازی نویسنده با ذهن خواننده جالب بود کتابی نیست که بخوام به کسی پیشنهاد بدم اما خوب بود جالب بود

3

راوی خوب بود، خسته نباشین. جای پیشرفت دارین، یکی از اصلی ترین مشکلات ما در کلاس های فن بیان تلفظ یک سری از حروف توسط خانم هاست مثل (ش) و .. افکت زیادی کارو خراب میکنه، درکل خوب اجرا میکردن و خسته نباشن، در خصوص کسانی که میگن به راوی چیکار دارین به کتاب بچسبین! دوست عزیز داری راجع به کتاب صوتی حرف میزنی و این حرف شما خنده دار هستش! داستان خوبی بود ،براش از بیست، ۱۷ نمره ی عادلانه ای هستش ، خوب بود ولی از اون کتابا نیست که به کسی پیشنهادش کنم.

3

کلیت داستان می‌توانست با دقت بیش‌تر، ترقی یابد. کتاب بگذار دروغ بگویم را با ترجمه‌ی اطلسی خرامانی خواندم و شخصاً به کسی پیش‌نهاد نمی‌کنم. قطعات دومینو را تصور کنید که کنار هم چیده شده‌اند تا طرح نهایی شکل بگیرد ولیکن حین اجرای طرح، متوجه می‌شوید تعدادی از قطعات در مکان درستِ خود نبوده و گم شده‌اند و جای خالی‌شان در ذوق مجری طرح می‌زند. من به هنگام جلو بردن این کتاب لق زدن داستان را حس می‌کردم و نبود قطعات، کاملاً محسوس بود.

3

داستان خوبی بود. اما مشکلی که خیلی تو ذوق میزد، عدم تسلط راوی بر متن بود، خیلی جاها اشتباهاتی در بیان داستان داشتن، مثلا مکث اشتباه یا خوانش اشتباه. تدوین هم اصلا خوب نبود. موسیقی متن اکثر اوقات، صدای نامتناسبی با صدای راوی داشت از صدای راوی بلند تر بود. بیشتر موسیقی ها هم نامناسب بود. امتیازی که دادم فقط بخاطر داستان بود و نه کتاب صوتی که کتاب صوتی هیچ امتیازی نمیگیره از نظرمن

5

یه داستان معمایی جنایی تمیز بود. ته داستان و اصلا نمیشد حدس زد، دوسش داشتم اما چند جمله آخر و نفهمیدم 🤔 حس می‌کنم گوینده‌ نتونست سوئیچ شدن بین شخصیت‌هارو خوب اجرا کنه چون من سخت متوجه ماجرا شدم. لحن و صدای گوینده بخش معمایی و اصلی داستان و خراب کرده بود. مطمئنا اگه خود کتاب و می‌خوندم بهتر متوجه بازی نویسنده با شخصیت‌ها میشدم. اما درکل گوش دادنش و پیشنهاد می‌کنم

نمایش 89 نقد دیگر
4.1
(137)
اجرای روان 🎙️ (7)
٪30
78,000
54,600
تومان
بگذار دروغ بگویم
بگذار دروغ بگویم
کلر مکینتاش

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
بگذار دروغ بگویم
کلر مکینتاش
ماه آوا
4.1
(137)
اجرای روان 🎙️ (7)
٪30
78,000
54,600
تومان