بوالفضل: و آن روز و آن شب تدبیر بر دار کردن حسنک در پیش گرفتند و دو مرد پیک به تظاهر راست و فراهم کردند با جامۀ پیکان و قاصدان و وانمود می کردند که از بغداد آمده اند و نامۀ خلیفه آورده که حسنک قرمطی را بر دار باید کرد و به سنگ بباید کشت. امیرمسعود برنشست و قصد شکار کرد و نشاط سه روزه. بوسهل برنشست و آمد تا نزدیک دار و بر بالایی بایستاد و رسولان رفته بودند با پیادگان تا حسنک را بیارند. حسنک را به پای دار آوردند و قرآن خوانان قرآن می خواندند.
حسنک را فرمودند که جامه بیرون کِش. وی دست اندر زیر کرد و ازاربند استوار کرد و پایچه های ازار را ببست و جُبّه و پیراهن بکشید و دور انداخت با دستار و برهنه با ازار بایستاد و دست ها در هم زده، تنی چون سیم سفید و رویی چون صد هزار نگار و همۀ خلق به درد می گریستند. خُودی روی پوش آهنی بیاوردند عمداً تنگ، چنان که روی و سرش را نپوشیدی و آواز دادند که سر و رویش را بپوشید تا از سنگ تباه نشود که سرش را به بغداد خواهیم فرستاد نزدیک خلیفه. و حسنک را همچنان نگه می داشتند و او لب می جنبانید و چیزی می خواند تا خُودِ فراخ تر آوردند. احمد جامه دار روی سوی حسنک کرد.
احمدِ جامه دار: خداوند سلطان می گوید این آرزوی توست که خواسته بودی که چون پادشاه شوی ما را بر دار کن. ما بر تو رحمت خواستیم کرد اما امیرالمؤمنین نبشته است که تو قرمطی شده ای و به فرمانِ او بر دار می کنند.
بوالفضل: حسنک البته هیچ پاسخ نداد. پس از آن، خُود فراخ تر که آورده بودند. سر و روی او را بدان بپوشانیدند. پس آواز دادند او را که «بِدو» دم نزد و از ایشان نیندیشید. مردم گفتند: شرم ندارید مرد را که می بکشید به حالت دو به دار برید؟ و خواست که شوری بزرگ به پا شود. سواران سوی عامه تاختند و آن شور بنشاندند. حسنک را سوی دار بردند و به جایگاه رسانیدند. بر مرکبی که هرگز ننشسته بود. «سبک شد و چونان قویی مغرور در زلالیِ خویشتن نگریست» و جلادش استوار ببست و رسن ها فرود آورد و آواز دادند که سنگ دهید. هیچ کس دست به سنگ نمی کرد و همه زارزار می گریستند، خاصه نشابوریان. پس مشتی رند و اوباش را سیم دادند که سنگ زنند و مرد، خود، مُرده بود که جلاد رسن در گلویش افکنده بود و خفه کرده بود.
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۱۷ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 71 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۲:۲۲:۰۰ |
نویسنده | فیضالله شریفی |
ناشر | انتشارات علمی و فرهنگی |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۷/۱۵ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |