در این کتاب میخوانید:
گفت در مصر پیرمردی که برای سیرک کار میکرده شخصا جانوری را در یک قفس به او نشان داده، یک جانور عجیبالخلقه که نیمی پرنده و نیمی شیر بوده. گفت این هیولا گریفون نامیده میشود و او قبلا چیزهایی در مورد گریفونها شنیده اما هرگز آنها را ندیده بوده تا اینکه به حوالی قاهره سفر میکند.