درختان چنار
در ایستگاه
پوستشان پیر میشود
و روزی
چون ما خواهند مُرد
اما
بدون هراس
شاید آنها
از چیزی خبر دارند
و ما
هنوز چیزی نمیدانیم
تردید
همیشه
نزدیک است
و جدایی همیشه
نزدیکتر
اینجا
در همین ایستگاه
زیر آن درخت چنار
بر نیمکتی
نشسته بودیم
آفتاب میتابید
و سگی
دنبال کبوترها
پارس میکرد