جوجو مویز در ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن انگلستان متولد شد. او در رویال هالووی (Royal Holloway) دانشگاه لندن (University of London) و کالج نیو بدفورد دانشگاه لندن (Bedford New College) تحصیل کرد.
او از معدود نویسندگانی است که دو بار برنده جایزه سال رمان عاشقانه (Romantic Novel of the Year Award) توسط انجمن نویسندگان رمانهای عاشقانه (Romantic Novelists' Association) گردیده و آثارش به یازده زبان مختلف دنیا ترجمه شدهاند.
او در سال ۱۹۹۲ برنده یک بورس مالی از روزنامه ایندیپندنت برای شرکت در دوره کارشناسی ارشد روزنامهنگاری در دانشگاه شهر (City University) در لندن شد. او پس از آن به مدت ۱۰ سال (به جز یک سالی که در هنگ کنگ برای ساندی مورنینگ پست کار میکرد)، در سمتهای مختلف برای روزنامه ایندیپندنت کار کرد و در سال ۱۹۹۸ دستیار سردبیر اخبار شد و در سال ۲۰۰۲ مسئول بخش هنر و رسانه شد. مویز در سال ۲۰۰۲ به رمان نویسی تماموقت بدل گردید و اولین کتاب او با عنوان باران پناه دهنده منتشر شد. او همچنان به نوشتن مقالات برای روزنامه دیلی تلگراف مشغول است و هماکنون در مزرعهای در Saffron Walden،Essex با شوهر روزنامه نگارش، چارلز آرتور و سه فرزند خود زندگی میکند.
فیالواقع همین رمان «من پیش از تو» بود که درهای موفقیت را به روی مویز گشود. کتاب او هفتههای متعددی در صدر پرفروشهای کتاب قرار گرفت. طوری که مویز در سال ۲۰۱۵، ادامه این کتاب را با عنوان «پس از تو» روانه بازار کتاب کرد.
مویز اذعان داشته است که از قبل قصد نوشتن ادامهای برای من پیش از تو را نداشته است ولی ایمیلهایی که از سراسر دنیا در مورد سرگذشت لو و سایرین پس از اتفاقات من پیش از تو دریافت کرد و همچنین مرور دوباره شخصیتها هنگام نوشتن فیلمنامهی من پیش از تو؛ او را واداشت که داستان زندگی این شخصیتها را در کتابی دیگر ادامه دهد. این کتاب نیز مورد استقبال بسیار زیاد طرفداران مویز قرار گرفت.
داستان کتاب «پس از تو» به هیجده ماه پس از مرگ ویل برمیگردد.
خواننده با لو در وضعیتی روبرو میشود که او از طرفی با غم از دست دادن ویل و از طرف دیگر با عذاب وجدان ناشی از کمک به او برای پایان دادن به حیاتش دست و پنجه نرم میکند. روحیه و زندگی او بسیار آشفته و پریشان است. لو دچار افسردگی شده است حال آنکه ماهها قبل به ویل قول داده بود که تمام تلاش خود را بکند تا زندگی هیجانانگیز و شیرینی را تجربه کند. اما حالا هیچ فعالیت خاصی انجام نمیدهد، آپارتمانی در لندن میخرد و در فرودگاه به شغل نه چندان جذابی مشغول است.
لو طی یک حادثهای از پشت بام خانهاش به پایین میافتد و این اتفاق نقطه عطفی در زندگی فعلیاش محسوب میشود. او در خانهی والدینش به استراحت میپردازد تا آسیبهای جسمیاش التیام پیدا کنند. خانوادهاش او را مجاب میکنند به گروه اندوه درمانی بپیوندد و با افسردگیاش مقابله کند. لو هر چند این را دوست ندارد، ولی در این گروه با افراد جدیدی آشنا میشود و چیزهای جدیدی یاد میگیرد.
مسئلهای که جوجو مویز در کتاب «پس از تو» بر آن تمرکز دارد نیز توانایی انسان در بازسازی زندگی خود پس از اتفاقات غمانگیز و از دست دادنهاست. در این کتاب میخوانیم که لو چگونه بر اندوهی که زندگیاش را احاطه کرده فائق میآید. در این کتاب نیز همچنین اتفاقات شگفتانگیز زیادی میافتد و شخصیتهای قدیمی در فضاهای جدیدی با هم روبرو میشوند. شخصیتهای جدیدی نیز به زندگی لو پا میگذراند و زندگی او را دستخوش تغییرات میکنند. مهمترین آنها سام و لیلی هستند. سام یک پزشکیار و لیلی یک دختر نوجوان پولدار است که طی ماجراهایی با لو روبرو میشوند. ماهیت این شخصیتها به مرور برای لو روشن میشود.