ادبیات کلاسیک به مرور در حال دور شدن از زبان و زندگی مردم بود تا اینکه برخی نویسندگان معاصر به این نتیجه رسیدند که باید ادبیات خود را به ادبیات مردم کوچه بازار نزدیک کنند. شاید کاملترین نمونه از این گونه ادبی، در نوشتههای «لویی فردینان سلین» نویسنده بزرگ فرانسوی مشهود باشد. در ادبیات فارسی بدون شک صادق چوبک سردمدار نویسندگان مردمی است که با شناخت مناسب از زبان و شیوهی زندگی مردم جامعه ادبیات منحصر به فردی را خلق کرده است. چوبک خود را نویسنده گداها میداند و از زبان آنها داستانهای خود را نقل میکند.
زار محمد شخصیت اصلی داستان، پس از سالها کار کردن در خانه یک فرنگی به اسم «رابرت صاحاب» و پسانداز 2000 تومان، تصمیم میگیرد که به شهر خود بازگردد و با پول خود کار کند. ابتدا پیش امام جمعه بوشهر میرود و مقداری از پس اندازش را برای حلال شدن پولش به امام جمعه میدهد و به کربلا میرود. او پس از بازگشت، یک دکان جو فروشی در بوشهر باز میکند. باقی پولش را نیز، به کریم حاج حمزه میدهد تا با آن کار کند و سودش را بین خودشان تقسیم کنند. وسوسههای محمد گنده رجب در اعتماد زار محمد به کریم حاج حمزه بی تاثیر نیست. در ازای پولی که کریم حاج حمزه از زار محمد میگیرد خانهاش را که قبلا دو بار دیگر هم گرو گذاشته است، را در حضور شیخ ابوتراب محضردار گرو میگذارد. بعد از چند ماه زار محمد متوجه میشود که خانه گرو چند نفر است و نزد آقا علی کچل وکیل میرود تا از او کمک بگیرد. ولی او هم کمکی نمیکند و فقط درخواست حق الوکاله بیشتری میکند. زار محمد حاضر میشود که تا پولش را خرد خرد از کریم حاج حمزه پس بگیرد اما کریم حاج حمزه با محمد گنده رجب و شیخ ابوتراب و آقا علی کچل همدست هستند و حاضر نیستند پول را به او پس بدهند. زار محمد که متوجه میشود دیگر نمیتواند پول را از آنها پس بگیرد، تصمیم میگیردکه انتقام خود را از آنها بگیرد و همهی آنها را بکشد. زار محمد زن و بچههایش را به پدر زنش میسپارد و با او وداع میکند. پدر زنش فقط نگران دختر و نوههایش هست وگرنه خودش هم در این موقعیت قرار میگرفت احتمالا همین کار را میکرد. زار محمد هنگام خداحافظی به زنش میگوید که انتقام را برای بچههایش انجام میدهد تا ریشه ظالمان را خشک کند. زار محمد صبح زود با تفنگش برای انتقام به سمت شهر میرود.
صادق چوبک، نویسنده و نمایشنامهنویس بزرگ ایرانی، در سال 1295 در بوشهر متولد شد و در سال 1377 در کشور آمریکا درگذشت. او به همراه «بزرگ علوی» و «صادق هدایت» به عنوان پدران داستان نویسی فارسی شناخته میشوند. با وجود اینکه چوبک در خانوادهای تاجر به دنیا آمد اما اکثر نوشتههای او در مورد طبقه فقیر و تهیدست جامعه است. ادبیات او نیز به ادبیات مردم بسیار نزدیک بود و از زبان خود مردم کتابها روایت میشد. چوبک برخلاف بسیاری از نویسندگان بدون هیچگونه ملاحظهای داستانهای خود را روایت میکرد و الفاظ رکیک در کتابهای او بسیار دیده میشود و دلیل آن هم رئالیست بودن نوشتههای اوست. همانطور که مردم طبقه پایین جامعه دارای خشم درون هستند و ادبیاتی بی پروا دارند، شخصیتهای داستانهای چوبک نیز با همان زبان و گویش، داستان را روایت میکنند. چوبک مردم فقیر و فرودست را به علت فقرشان و مظلوم بودنشان گناهکار میدانست و دلیل آنرا سکوت و ترسشان قلمداد میکرد.
چوبک اولین مجموعه داستانش را در سال 1324 با عنوان «خیمه شب بازی» منتشر کرد. در سال 1328 یکی از معروفترین آثارش یعنی «انتری که لوطیش مرده بود» را نوشت که شامل سه داستان کوتاه و یک نمایشنامه بود. «انتری که لوطیش مرده بود» داستانی تمثیلی با ادبیاتی نزدیک به زبان مردم عادی است که در مورد سرگشتگی بعد از آزادی است. پس از آن چوبک دو رمان تنگسیر و «سنگ صبور» را در دهه چهل شمسی به چاپ رساند که هر دو اثر بسیار مطرح شدند و نظر منتقدین و مردم را به خود جلب کردند. تنگسیر به 18 زبان تاکنون ترجمه شده است و «سنگ صبور» نیز چون به روش »جریان سیال ذهن» نوشته شده است و داستان از زبان افراد مختلف روایت میشود بسیار در محافل ادبی بحث برانگیز شد.
چوبک علاوه بر نویسندگی، برخی از آثار نویسندگان غربی را به دلیل تسلطی که بر زبان انگلیسی داشته است به فارسی برگردانده است. او داستان «پینوکیو» را با نام «آدمک چوبی» به فارسی ترجمه کرد. علاوه بر این «غُراب» از «ادگار آلن پو» نیز توسط او به خوانندگان ایرانی معرفی شده است.
در آثار چوبک هر شخصیت با لحن خودش داستان را روایت میکند، مثلا کودک کودکانه ، مرد مردانه و زن زنانه حرف میزند اگر شخصیت بی سواد باشد کاملا عوامانه صحبت میکند و امکان دارد سراسر داستان از کلمات رکیک استفاده کند. این هنر او در شخصیت پردازی در ادبیات فارسی ایران بی بدیل است. همچنین او در روایت واقعیات زندگی مردم نیز دقت عمل شدیدی داشت و جزئیترین مسائل را نیز از قلم نمیانداخت. لذا از همان ابتدا آثار او در محافل ادبی بسیار تاثیرگذار بود و به خوبی بررسی میشدند. داستانهای چوبک در کتابهای مختلفی از جمله «قصهنویسی» نوشته «رضا براهنی» و «نویسندگان پیشرو ایران» نوشته «محمد علی سپانلو» مورد نقد و بررسی قرار گرفتند. «نسیم خاکسار» نویسنده و شاعر ایرانی از دو کتاب تنگسیر و «سنگ صبور» تعریف و تمجید میکند و چوبک را ماندنی در ادبیات فارسی میداند. او دربارهی دو رمان چوبک اضافه میکند: «این دو کار هرکدام ویژگی زبانی و فلسفی خود را دارند. زبان عامیانه و اصلاحات مردم کوچه در نثر داستانیاش، اصلا از ویژگیهای کار چوبک است.» «محمد علی جمالزاده» نیز دربارهی رمان تنگسیر میگوید: «سرتاسر کتاب تنگسیر عشق و علاقه چوبک را به آن سرزمین که موطن اوست، میرساند و گرچه اعتقادی به مردم بندر و بندریها ندارد، یعنی از مفتخوارهای مفنگی و بیدرد آن صفحات بیزار است، ولی توصیفی که از مردم تنگستان و از تنگسیر نموده است، روح انسان را زنده میکند و رمز اینکه مملکت ما با آن همه سستی مردمش، فقر آنها و جهل و نادانی و رذالتهای اخلاقی و فساد هیئت حاکمه (و همچنین فساد اغلب آنهایی که محکوم به چنین هیئتهای حاکمه هستند) و آن همه حرص و شعبده بازیها و توطئههای کشورهای وسعت طلب و جهانگیر از میان نرفته است و باقی مانده است و آثار حیات و جان دار بودن و زنده بودن و عشق به زنده بودن در آن عیان و آشکار است، بر خواننده کتاب مکشوف میگردد و در این حرفی نیست تا در محیطی و میان قومی افرادی مانند محمد تنگسیری که به حق او را شیرمحمد خواندهاند، باقی است، آن قوم شایسته زنده بودن و بقا و سرافرازی است.»
امیر نادری کارگردان بهنام ایرانی در سال 1352 فیلم «تنگسیر» را بر اساس داستان تنگسیر تالیف صادق چوبک ساخت. «بهروز وثوقی» نقش زار محمد را ایفا کرده است که برای ایفای این نقش، جایزه بهترین بازیگر جشنواره «فیلم دهلی نو» را کسب کرد. امیر نادری نیز به عنوان بهترین کارگردان جشنواره سپاس در سال 1353 انتخاب شد.
زار محمد کتاب تنگسیر برخلاف دیگر شخصیتهای چوبک، سلحشور و جوانمرد است و از معدود قهرمانان داستان اوست که آگاهانه و با وجود ایمانی که دارد خودش سعی در گرفتن حق خود دارد و آنرا به خدا واگذار نمیکند. «احسان طبری» درباره سبک نوشتن کتاب نیز میگوید: «تنگسیر، نخستین رمان ایرانی است که نه فقط فانتزی نویسندگی در آن، آن هم به حد جدی وجود دارد، بلکه دارای تکنیک صحیح و مدرن نویسندگی است.»
کتاب توسط انتشارات نگاه در بازار کتاب ایران موجود است. نسخه pdf رمان تنگسیر با اجازه ناشر در سایت فیدیبو قابل دانلود است. همچنین کتاب صوتی رمان نیز در سایت فیدیبو قابل خرید و شنیدن است.
"بیاراده به پشت رو زمین دراز کشید و سرش را به کنده کُنار تکیه داد و چشمانش را بست."
"سگ، کاسه اول را فوری بلعید و کاسه دوم را آهستهتر تا نیمه خورد و زبانش را دور لبهایش چرخاند و از پایین، چشمانش را به محمد دوخته بود و همچنان زبان و سر و گوش و دمش میجنبید."
"شهرو گفت:
بوا شوور نمیشه. تو همه کس من بودی. هم بوام بودی هم شوورم بودی و هم برادرم بودی. من دیگه به غیر از تو، تو این دنیا هیچکه را ندارم. اگه تو نباشی میمیرم."
"محمد گرفتش تو بغل و سُرش داد تو رختخواب خودش. تن لمس شهرو تو رختخواب شوهرش لغزید. محمد آرنجش را گذاشته بود رو بالش و به طرف او یَله شده بود و تو صورتش نگاه میکرد. شهرو آهسته میلرزید و تنش یخ کرده بود و بینیاش باد کرده بود و سرخ شده بود و توش گرفته بود و از راه آن نمیتوانست نفس بکشد و از دهن نفس میکشید. زبان کوچکههاش به هم آمده بود."
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۳۲ مگابایت |
تعداد صفحات | 230 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۴۰:۰۰ |
نویسنده | صادق چوبک |
ناشر | انتشارات نگاه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۱۳ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 20,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
میگم کتابرو باید در زمان مناسبش بخونی، حدود ده سال پیش، اولین کتاب از صادق چوبک رو خوندم *انتری که لوطیش مرده بود* به واقع نفهمیدم چی میگه،اصلا نتونستم ارتباط برقرار کنم، بعد ازین مدت، این کتاب رو دستم گرفتم و خوندم. خوندم، کلمهی درستیه؟ مزهِمزه کردم، کیف کردم. متنی روون ، بی تکلف، با لهجه شیرین جنوبی...لذت کتاب خوندن رو برات به اوج میرسونه. اولین کتاب صادق چوبکه، با اینکه این همه سال از چاپش گذشته، همچنان گیرا و خواندنیه. داستان براساس واقعیت بیان شده، و چوبک در جایگاه سوم شخص این داستانرو روایت میکنه. زائرمحمد، که در اواخر داستان بخاطره جریاناتی، شیرمحمد بهش میگن، از اهالی تنگستان یا تنگسیر بعد از کلی کار و زحمت، پولشو میده به چند تا از آشناهاش جهت خرید خونه و کار ...اما اونا پول زائرمحمد رو بالا میکشن...محمد که در روستاشون معروف به پهلوانی و جوانمردی، تمام تلاششرو میکنه که این پول رو پس بگیره اما اونا هیچ توجهی به محمد نمیکنن و کلا زیر قول و قرار خودشون میزنن...محمد هم مجبور میشه دست به کاری بزنی که شاید هرگز دوست نداشت انجامش بده.
نسخه چاپی این کتابو خوندم توی حیاط مدرسه،روی برفا نشسته بودم،دزدکی موبایل برده بودم و با هندزفری،آهنگ های فریدون فروغی گوش میکردم،دو تا چایی روی برفا جلوم گذاشته بودم و داشتم کتابیو میخوندم که توش تابستون داغ،عرق به تن زار محمد نشونده بود،دلچسب بود،پر بود.از بهترین لحظات زندگیم بود...
داستان و قلم نویسنده رو خیلی پسندیدم. فقط کاش معنی واژهها و کنایههایی که در پایان کتاب درج شده بود، در متن هم ارجاع داشت. من تا آخر کتاب نمیدونستم که معنی واژههای دشوار در انتهای کتاب درج شده. بهتر بود مثل پینوشت، با شماره مشخص میشد.
توصیفات در داستان بسیار زیبا بودند. موقع خواندن حس و حال شخصیت های داستان رو با تمام وجود درک میکنی. ***ای کاش این دوره زمونه هم یک شیرمحمد پیدا میشد تا این همه مال مردم خور راست راست توی مملکت نمیچرخیدند.
بسیار زیبا. متنی روان، داستانی جذاب و توصیف های گیرا. واقعا لذت بردم محتوای ظلم ستیزانه کتاب در دورانی که ظلم در کشور ما حکومت میکرد نشان دهنده ی زمان شناسی این نویسنده است. اولین کتابی بود که از صادق چوبک میخوندم، واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم
فلک کجا از این حرفا سرش میشه؟! داسش دور سرش میچرخونه به هر کی خورد شل و پلش میکنه :) قلم نویسنده عالیه عالی🥺 متاسفانه افرادی مثل صادق چوبک و ... به فراموشی سپرده شدن😐
تنگسیر از داستان های ناتورالیست خوب ماست.با وجود گذشت از زمانش همچنان جذاب است. نمیدانم چرا اما،زمانی که سرخپوست را میدیدم،شخصیت احمد سرخپوست دائما تنگسیر و زار ممد را به یادم میآورد.
نسخه چاپی رو خوندم.عالی بود.یکی از بهترین رمان هایی که تا به حالا خوندم.من چون بوشهری هستم وقتی کتاب رو با لهجه بوشهری میخوندم لذتش رو دوچندان کرده بود.به شدت توصیه میشه.
واقعا شیفته ی این کتاب و این قلم شدم. اولین کتابیه که از صادق چوبک می خونم ولی مطمئنم که حتما کتابای بیشتری خواهم خوند. عالیه.
بدون شک از شاهکار های تاری خ رمان فارسی . اگه به این نتیجه نرسیدید دوباره بخونیدش و دوباره ...