«واحد شماره دو!» عنوان داستان بلندی است از عاطفه طیّه که با مضمون زندگی مشترک و با نگاهی به مشکلات و مسائل زندگی اجتماعی و شخصی زنان نوشته شده است. طیّه در داستان خود از زنی روایت میکند که مسئولیتهای خانه و شغل اداری را توأمان با هم دارد و زندگی برای او به شکلی تعریف شده است که باید هر دو مسئولیت را با هم بپذیرد و به فرجامی هدایت کند که گاه مطلوب او نیست. باید تن به معاشرتها و رفتارهایی بدهد که او را میآزارد اما چارهای جز این نیز برای زندگی خود متصور نیست. عنوان این کتاب به شکلی استعارهآمیز به نوع نگاه به زنان در جامعه ایرانی نیز اشاره دارد که همواره با وجود پذیرش مسئولیتهای سنگین و حتی حساس به عنوان جنس دوم به شمار میروند. فردی که بخشی مهم و حتی گاه مهمترین مسئولیتهای یک زندگی مشترک و اجتماعی بر دوش اوست اما دیده نمیشود و آنطور که سزاوارش است با وی برخورد نمیشود. داستان «واحد شماره دو!» اگرچه داستانی فمینیستیک به شمار نمیرود اما میتوان به عنوان یکی از نمونههای جذاب در ادبیات اجتماعی معاصر به شمارش آورد که قهرمانی باورپذیر و قابل درک را در خود به تصویر میکشد. طیّه در رمان خود دوربینی را در زاویه دید زن قهرمان داستانش میکارد و شما را با او به تمامی زوایای داستانش میبرد. از دردها و حسرتها تا شوخیها و خنکای نسیمی که گاه در کشاکش سختی زندگی وجودش را نوازش میدهد. طیّه رگه خفیفی از طنز را نیز در رمان خود به کار گرفته است که خوانش متن آن را برای هر مخاطبی جذاب و ساده میکند. در واقع این طنز خفیف جاری در زندگی روایت شده در این کتاب به باورپذیری بسیاری از بخشهای کتاب و همدل شدن با آن کمک بسیاری کرده است. این رمان با روایت اول شخص و بدون استفاده از توصیفات و یا خلق موقعیتهای پیچیده سعی در روایت و گرهگشایی برخی از مهمترین دغدغهها و نوع نگاه به زنان و نیز انتظارات زنان از زیست اجتماعی معاصرشان بپردازد. عاطفه طیّه در «واحد شماره دو!» طرحی نو از رمان آپارتمانی درانداخته که میتواند پس از مدتها منجر به آشتی مخاطب با این دست آثار و غبارزدایی از تصویر این گونه ادبی در میان مخاطبانش شود.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 197.۳۲ مگابایت |
مدت زمان | ۰۴:۴۷:۲۴ |
نویسنده | عاطفه طیّه |
راوی | مریم محبوب |
ناشر | انتشارات کتاب نیستان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۰۵/۰۴ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کاش پولشو مینداختم صندوق صدقات اینجوری لااقل یه کار مثبت کرده بودم (این کتاب بمب انرژی منفی) یقین دارم پیاممو ثبت نخواهید کرد ولی من به تمام دوستان و آشنایانم خواهم گفت
متن روان بود و گیرا اما خیلی تلخ بود و غیر واقعی ، بنظرم برای خانواده ای که دونفر کار میکنندو شغل دارند این سطح بد از زندگی بعیده. ( پودر ماشین هم نداشت بخره )
عاااالی بود بسیار لذت بردم ممنون از نویسنده محترم و راوی داستان خسته نباشید
این کتاب هرقسمتش ممکنه برای هر خانومی اتفاق بیفته ولی در کل حوصله سربر بود
جالب بود، گوینده خوبی هم داشت
جالب نبود