زمانی که زندگی به نظرمان تکراری و بدون هیجان باشد. بسیاری از اتفاقات و نکات مهم را از یاد میبریم. برای اینکه چیزی را یاد بگیریم، همیشه نباید به دنبال حکایات خاصی باشیم. گاهی گوش دادن به داستانهای زندگی روزمره بسیار آموزندهتر از گوش دادن به حکایات طولانی و بلند است.
کتاب بعد از ظهری در پارک توسط زهره زاهدی نوشته شدهاست. این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه و آموزنده است. این داستانها در نگاه اول بسیار ساده هستند. اما تمامی اجزای داستان سعی دارند تا نکات مهمی را به خواننده و شنونده آموزش دهند. کتاب بعد از ظهری در پارک متنی دو زبانه دارد. کتاب پیشروی شما متن فارسی آن است. متن انگلیسی کتاب نیز در فیدیبو موجود است. داستانهای کتاب بعد از ظهری در پارک داستانهایی از زندگی روزمره هستند. زندگی روزمره و به ظاهر تکراری ما مملو از نکاتی است که از یاد ما رفتهاست. به همین دلیل گوش سپردن و خواندن این داستانها خالی از لطف نیست. کتاب بعد از ظهری در پارک شانزده داستان را روایت میکند. این شانزده داستان عبارتند از آیا همه نیاز نداریم؟، بستنی، بودن و نفس کشیدن، تغییر ایجاد کردن، تیلهها، خدا را توضیح دهید، خودم را دیدم، دوستهای در حال دعا، دوستان، طعمه برای کوسه، قضاوت نکردن، نگذارید روی میز بمانند، وزن لیوان، بعد از ظهری در پارک، امروز و تیلهای برای شادی بیاورد. برخی از این داستانها توسط خانم زهره زاهدی نوشته شدهاند و برخی دیگر از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شدهاند. در اینجا به شرح چند داستان میپردازیم تا با فضای کلی داستانها بیشتر آشنا شوید.
یکی از داستانهای این کتاب درمورد خداوند است. آیا میتوانید خدا را توضیح دهید؟ از نگاه شخصیت اصلی این داستان خداوند چند کار مشخص دارد که یکی از آنها ساختن آدم است. خداوند آدمهای بزرگ درست نمیکند. زیرا نمیخواهد وقت باارزشش را برای این موضوع هدر دهد. او آدمهای کوچولو یا نوزادها را میسازد و وظیفه بزرگ کردن آنها را به عهده پدرها و مادرها میسپارد. خداوند میخواهد که همیشه تعداد مشخصی انسان بروی زمین باشد. کار دیگر خداوند گوش دادن به دعاهای انسانها است. خداوند همه چیز را میبیند و میشنود. به همین دلیل سرش بسیار شلوغ است. پس شما نباید برای چیزهایی که کوچک که پدر و مادرتان در اختیار شما قرار نمیدهند، سر خداوند را شلوغ کنید. ملهدها کافر هستند. آنها خداوند را قبول ندارند. اما به گفتهی شخصیت اصلی داستان در شهرش یعنی چولاویستا مهلدی وجود ندارد. از نظر او عیسی پسر خداوند است. حضرت عیسی تمامی کارهایی که مردم از خداوند باور نداشتند را انجام میداد. بسیاری از ملهدان نیز از کارهای عیسی خسته شدند و او را به صلیب کشیدند. درنهایت خداوند حضرت عیسی را در بهشت جای داد و اکنون او به دعاهای مردم گوش میدهد. دعاهایی را که میتواند برآورده میکند و آنهایی را که نمیتواند به خداوند میگوید. به عقیدهی شخصیت داستان، انسان باید تمامی کارهایش را برای خوشحالی خداوند انجام دهد. برای مثل حتما یکشنبهها برای دعا به کلیسا بیاید. انسان باید دیندار باشد. زیرا اگر نباشد ملهد میشود. مهلد نیز همیشه تنها خواهد ماند.
در فصلی دیگر داستانی را در مورد بودن و نفس کشیدن میشنویم. داستان این فصل درمورد لحظات زندگی است. در اول داستان زوجی را به تصویر میکند که قبل از خواب حقیقت عاشقی را به یکدیگر بازگو میکنند. سپس یکی از زوجین به خواب رفته و دیگری خاطراتشان را مرور میکند. خاطرات انسان مملو از لحظات خوب و بد است. اما این خاطرات نیستند که به باعث آرامش در زندگی ما میشوند. بلکه لذت بردن از لحظات است که زندگی را برای ما لذتبخش میکند. همان لحظهای که خندهی عزیزانمان را میبینم. دقیقا همان لحظه موقع لذت بردن از زندگی است.
نسخه چاپی کتاب بعد از ظهری در پارک در سال 1393 توسط انتشارات آسمان نیلگون به چاپ رسید. نسخه صوتی کتاب بعد از ظهری در پارک در سال 1398 توسط انتشارات کتابسرای نیک منتشر شد. گویندگان این کتاب صوتی فرهاد اتقیایی و نسترن حسنی هستند. شما میتوانید کتاب صوتی بعد از ظهری در پارک (فارسی) داستانهای آموزنده به قلم زهره زادهدی، روایت فرهاد اتقیایی، نسترن حسنی و انتشارات کتابسرای تندیس را از همین صفحه در فیدیبو دانلود و تهیه نمایید.
نسترن حسنی از سال 1380 وارد عرصه گویندگی شد. او فارغ التحصیل رشتهی مطالعات فرهنگی و رسانه است. صدای دلنشین و لطیف این بانوی هنرمند باعث شده تا کتابهای او طرفدارن خاص خود را داشته باشد. خانم حسنی گوینده رادیو، تلوزیون و راوی کتاب است. از آثار نسترن حسنی میتوان به روانشناسی بدبینی، همین حالا عادتهایت را تغییر بده، 1001 درمان خانگی، روانشناسی فریبکاری، اعتماد به نفس باربارا، نیروی جادوی محبت، آن تابستان مارا، اضطراب و آرامش، آشنایی با ویتامینها و دهها کتاب دیگر اشاره کرد. فرهاد اتقیایی نیز یکی از دوبلرهای با سابقه کشورمان است. از اثار منتشر شده توسط این هنرمند نیز میتوان به تعریف آداب اجتماعی، ماتیلدا، غول بزرگ مهربان، عشق در رزوگار وبا، امید، میل و ... اشاره کرد.
زهره زاهدی در سال 1330 چم به جهان گشود. او زادهی تهران است. زهره زاهدی پس از اتمام تحصیلات دوران مدرسه وارد دانشگاه شد. او فارغ التحصیل رشتهی بانکداری از دانشگاه آمریکاییهای بیروت است. او از کودکی علاقه بسیاری به ادبیات داشت. اما برخلاف علاقه خود رشتهی بانکداری را انتخاب نمود. اما تحصیل در این رشته مانع رسیدن خانم زادهدی به علاقهاش نشد. نام زهره زاهدی به عنوان نویسنده و مترجم در ایران شناخته میشود. آثار ترجمه شده توسط او بیشتر در ژانر رمان، زندگینامه، روانشناسی و ... هستند. از آثار ترجمه شده توسط خانم زهره زاهدی میتوان به نفر بعدی که در بهشت ملاقات میکند، معجزه وجود دارد، مادرم خودم، سازگاری با تغییرات ناخواسته، مهربانتر باشیم، جز عشق راهی نیست و ... اشاره کرد. از کتابهای نوشته شده توسط خود او نیز باید از صبر کن، آریا، یک داستان عاشقانه، مسافر، لیلی و مادرشوهر ... نام برد.
وزن لیوان
روزی یک استاد روانشناسی در حال تدریس اصول مدیریت تنش، روی سن یک آمفی تئاتر پر از دانشجو، قدم میزد. لیوان آبی را بلند کرد و همه فکر کردند که میخواهد آن سوال معروف دربارهی نیمه پر و نیمهی خالی لیوان را از آنها بپرسد. در عوض استاد با لبخندی بر لب پرسید. به نظر شما این لیوان آبی که در دست من است، چقدر وزن دارد؟
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 102.۸۳ مگابایت |
مدت زمان | ۰۱:۲۶:۴۲ |
نویسنده | زهره زاهدی |
راوی | نسترن حسنی |
راوی دوم | فرهاد اتقیایی |
ناشر | انتشارات کتابسرای نیک |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۰۴/۲۱ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 30,500 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |