اگر جهان را کشورهایی با ادبیات متنوع در نظر بگیریم، آنگاه احتمالاً جهانگردی آرزوی هر خوانندهای میشود. به این معنی که خواندن ادبیات جهان، انسانها را به سفری شگفتانگیز و دورودراز میبرد. یک خوانندهی جهانگرد درگذر از فرانسه بجای دیدن برج ایفل و خیابان شانزالیزه احتمالاً ابتدا چهرهی آلبرکامو و شارل بودلر را میبیند. باوجوداینکه آلبرکامو متولد الجزایر است اما بخش زیادی از ادبیات فرانسه مدیون کتابها و نوشتههای او است و به همین دلیل است که ادبیات فرانسه را با کامو میشناسند. قلم گیرا و مسحورکنندهی آلبر کامو آنقدر زیباست که خوانندگان با خواندن تنها یک خط از کتابش، تشویق به ادامهی خواندن میکند.
یافتن دلیل برای خواندن آثار آلبر کامو در اصلکاری بیهوده است، زیرا کافی است شما تنها یک خط از نوشتههای این نویسندهی الجزایری را بخوانید تا برای همیشه از طرفدارانش شوید. بیشتر آثار آلبرکامو به فارسی برگردانده شدهاند و خوشبختانه همهی آنها ترجمههای خوب و تمیزی دارند و بنابراین میتوانید بدون نگرانی دربارهی ترجمه کتابهای کامو را بخوانید و از خواندن آنها لذت ببرید.
کتاب مرگ خاموش نوشتهی آلبر کامو برای اولین بار در سال 1972 منتشر شد. این رمان در دو بخش اصلی نوشتهشده است. درونمایهی اصلی این کتاب به مسائل آبسورد و اگزیستانسیال میپردازد که البته این موضوعات تقریباً در همهی رمانهای کامو تکرار میشوند. احسان لامع، مترجم این کتاب دربارهی این کتاب مینویسد: «مرگ خوش، تنها اثر آلبر کامو است که بعد از مرگش منتشر شد. این کتاب، پیش زمینهای برای نوشتن بیگانه بوده است. کامو این اثر را در جوانی نوشت و بیشترین خاطرات خود را از سفرش به منطقهی بلکو، اروپای مرکزی، بهویژه ایتالیا به تصویر کشید.
بیشک کامو در این رمان تحت تأثیر نیچه بوده است. در سن بیستوپنجسالگی. کامو رمان مرگ خوش را مینویسد و چهرهی دیونیزیوس و مقولهی ارادهی معطوف به خوشبختی را نشان میدهد که عصیان قهرمان داستان خود را با اندیشهی خلاف زمانهی نیچه، تغذیه میکند.«کامو به دنبال خوشبختی است و خوشبختی درگرو داشتن پول و ثروت، و اینکه انسان فقیر نباشد. اما نیچه انسان فقیر را ناتوان و توانگر را بخشاینده میداند. نیچه مینویسد: آنکس که از زندگی فقیر است، آنکس که ناتوان است زندگی را نیز بیچاره و گدا میکند. توانگر از زندگی، زندگی را توانگر میکند. آنیکی انگل زندگی است و اینیکی بخشاینده و فزایندهی زندگی.» کامو جایی در مرگ" "خوش مینویسد: «هر آدمی احساس اراده و خوشبختی کند مستحق ثروتمند شدن است.»
جالب است بدانید که شخصیت اصلی این کتاب باشخصیت اصلی کتاب بیگانه، یعنی مورسو، یکی است. در کتاب مرگ خوش مورسو مرتکب به انجام یک قتل شده است. او بعد از کشتن شخصی به نام زاگرو، پولهایش را برمیدارد و بهسوی خوشبختی میرود. در طول داستان ما متوجه اتفاقاتی میشویم که بین مورسو و زاگرو رخداده است....
هر غروب وقتی مورسو از خیابان میگذشت و مغرورانه درخشندگی و سایهای را که بر سیمای مارت نمایان بود، تماشا میکرد، همهچیز به طرز عجیبی ساده به نظر میرسید: حتی شجاعت و استقامتش. از مارت سپاسگزار بود که زیباییاش را هرروز در کنار او چون مستیِ لطیفی به نمایش میگذاشت. مارتی که موردتوجه نبود، به همان اندازهی مارتی شاد که به مردان دیگر علاقهمند بود، او را رنج میداد. او بیشتر از این مسرور بود که قبل از شروع فیلم، وقتی سالن پر بود. همراه وی وارد سینما میشد.
مارت پیشاپیش او حرکت میکرد؛ بر چهرهی گلستانش تبسمی نقش بسته و زیباییاش کشنده بود. مورسو کلاه به دست، تحت تأثیر حس عجیب راحتی که نوعی آگاهی درونی و وقارش بود، قرارگرفته بود. گفتههایش جدی و دور از ذهن بودند. او در رفتار رسمی خود، بسیار اغراق میکرد. لحظهای ایستاد تا کنترلچی رد شود. صندلی مارت را پایین زد. بیشتر، کارهایش از سر قدردانی بود تا از سر کبر و خودنمایی و آن آکنده از عشقی بود که نسبت به همهی افراد پیرامونش داشت. اگر انعام زیادی به کنترلچی داد، به خاطر این نبود که نداند چه طور شاد باشد، بلکه با این عمل، الههای را پرستش میکرد که تبسمش مانند چراغی در نگاه خیرهی وی میدرخشید. در طول میانپرده، زمانی که از راهرو میگذشتند، تصویرشان در آینهها منعکس میشد، و او میتوانست تصویر شادی خود را در آن ببیند که آن مکان را پر از تصاویر سرزنده و خوشترکیب میکرد: پیکر بلندبالا و تیرهی خود و تبسم مارت را در لباس روشن. بله، او چهرهاش را همانطور که در آنجا میدید، دوست داشت؛ دهانش میان دو لب میلرزید و شور و شوق در چشمانش دیده میشد. اما زیبایی مرد، نشانگر حقایق درونی و توانایی اوست: چهرهی او تواناییاش را نشان میداد. اما اين در مقایسه با بیهودگی بیشازاندازهی سیمای زن، درجه جایگاهی است؟ مورسو اکنون به خوشی بیهودهی خود، آگاه بود و بر روی دیوهای مرموز درونش لبخند میزد.
وقتی به سالن نمایش برگشتند، به یاد آورد زمانی که تنهاست هرگز در طول میانپردهها از جای خود تکان نمیخورد و ترجیح میدهد سیگار بکشد و به آهنگهایی گوش کند که بعد از روشن شدن چراغها نواخته میشوند. اما امشب شادیاش پایانی نداشت، و احساس میکرد هر فرصتی ارزش تجدید شدن دارد. مارت موقع نشستن، برگشت و با مردی که پشت سرشان نشسته بود، احوالی رسی کرد. مورسو هم بهنوبهی خودسری تکان داد، اما احساس کرد تبسم کمرنگی بر لبان مرد نقشبست. مورسو بدون توجه به دست مارت که برای جلبتوجه روی شانهی او گذارده بود، نشست. تا لحظاتی پیش میتوانست با شادی به آن واکنش نشان دهد، و این دلیل دیگری بود که مارت به قدرت وی پی برد.
آلبرکامو نویسنده و فیلسوف فرانسوی متولد 7 نوامبر سال 1913 در الجزایر است. زمان کودکی کامو همزمان با جنگ جهانی اول و استعمار الجزایر توسط فرانسه بوده است. آلبر کامو یکی از پیشگامان مکتب آبسوردیسم و اگزیستانسیالیسم است. اگرچه این مکتبها به پوچگرایی مشهورند، اما در حقیقت شخصیت کامو سرشار از زندگی و میل به زندگی بوده است. او در کتابهایش پوچی زندگی را نمایان میکند اما باشخصیتهایش به خوانندگانش نشان میدهد که چگونه میتوانند در این پوچی دوام آورند. . آلبر کامو در سال 1957 جایزهی نوبل ادبیات را برای آثار و زندگی هنریاش دریافت کرد.
قلم آلبر کامو آنچنان گیرا و جذاب است که مترجمان زیادی آثار او را به فارسی برگرداندهاند. در میان این مترجمان نامهای بزرگی مانند جلال آل احمد، خشایار دیهیمی، لیلی گلستان و احسان لامع به چشم میخورد. نسخهی کتابی که اکنون پیش روی شما است را احسان لامع به فارسی برگردانده است.
احسان لامع مترجم جوان، بلندپرواز و پرکار ایرانی متولد 1356 است. او تاکنون آثار مهمی از ادبیات جهان را به فارسی ترجمه کرده است. از میان این کتابها میتوان بهتنهایی پرهیاهو اثر بهومیل هرابال، مرگ خوش اثر آلبر کامو، روانشناسی خواب اثر زیگموند فروید، خاطرات مسکو اثر اما گرشتین و خورشید همچنان میتابد اثر ارنست همینگوی اشاره کرد.
انتخاب مخاطب برای کتابهای آلبرکامو کار دشواری نیست زیرا همهی خوانندگان بدون شک از خواندن کتابهای او لذت خواهند بود. خواندن کتابهای آلبرکامو مانند فرار کردن از این دنیا و وارد شدن به دنیایی جدید است. شاید به دلیل موضوعات و تم فلسفی که داستانهای او دارند، خواندنش برای علاقهمندان به فلسفه جذابتر باشد.
کتابهایی در فهرست زیر مشاهده میکنید کتابهایی هستند که ممکن است بعد از خواندن کتاب مرگ خوش از خواندن آنها لذت ببرید.
سقوط اثر آلبر کامو
بیگانه اثر آلبر کامو
در انتظار گودو اثر ساموئل بکت
آخر بازی اثر ساموئل بکت
آنچه در بالا خواندید نقد و بررسی کتاب مرگ خوش نوشتهی آلبر کامو با ترجمهی احسان لامع است. خرید و دانلود کتاب الکترونیکی این اثر در همین صفحهی فیدیبو امکانپذیر است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 780.۴۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 144 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۴۸:۰۰ |
نویسنده | آلبر کامو |
مترجم | احسان لامع |
ناشر | انتشارات نگاه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۱۲ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 18,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
سلام به دوستداران کتاب نظر من این هست که انقدر توصیف فضا طبیعت زیاد هست که ازحوصله خارج میشه شخصیت اصلی داستان ضعیف عمل میکنه با اسم کوچک و بزرگ از وی یاد میشه و من نتونستم اصلا ارتباط بگیرم با این کتاب متاسفانه
کتاب خوبی اما ترجمه ی ضعیفی داره ، گاهی باید یه پاراگراف برگردی از اول بخونی تا جمله درست متوجه بشی . اگه داستان کتاب برام جذاب نبود به خاطر ترجمه بد تا حالا خوندنش نصف کاره رها میکردم
ترجمه پیوستگی و انتخاب کلمات مناسبی نداشت ولی خود داستان مانند مابقی نوشته های کامو لبریز از توصیفات زیبا و دغدغه های انسانی بود.
مثل سایر آثار کامو قلمی سحر انگیز و دوست داشتنی... بسیار پر کشش و جذاب.. حتما بخوانید
از نظر من بهترین کتاب کامو هست داستان بینظیر و پرکشش خیلی بعتر از بیگانه
ترجمه بسیار ضعیفه
داستان جالبه ولی ترجمه خیلی ضعیف و نارسا بود.
یک اثر خوب دیگر از آلبر کامو،ترجمه هم خوب بود
ترجمه خوبی نیست متاسفانه.
یک اثر خوب دیگه از کامو