جمال میر صادقی، نویسنده، پژوهشگر ادبی و معلم ایرانی متولد 19 اردیبهشت 1312 است. او در تهران متولدشده است و در رشتهی ادبیات دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران درسخوانده است.
همسر جمال میر صادقی خانم میمنت ذوالقدر که بیشتر بانام میمنت میر صادقی شناخته میشود نیز شاعر و پژوهشگر ادبی است که در دانشگاه تهران در رشتهی ادبیات تحصیلکرده است. بیشتر آثار او را شعر نوی نیمایی در برمیگیرد و دفاتر شعر متعددی از این شاعر که با تخلص آزاده فعالیت میکند منتشرشده است.
جمال میر صادقی و میمنت ذوالقدر دو فرزند دارند که نازنین میر صادقی مترجم و مانی میر صادقی مستندساز است.
جمال میر صادقی در طی سالهای جوانی و میانسالیاش مشاغل مختلفی را تجربه کرده و مسئولیتهای گوناگونی را بر عهده داشته است. او در جوانی از کارگری و معلمی آغاز کرده و مدتی نیز در دانشسرای تربیتمعلم بهعنوان کتابدار مشغول به کار بوده است. همچنین سالها در دانشگاه ادبیات و ادبیات داستانی تدریس کرده است. ازجمله مسئولیتهایی که او به عهده داشته نیز میتوان به کارشناس آزمونسازی در سازمان امور استخدامی کشور و مسئول اسناد قدمی در سازمان اسناد ملی ایران اشاره کرد.
اولین بار سال 1337 داستان «برفها، سگها، کلاغها» از جمال میر صادقی در مجلهی سخن منتشر شد و بهاینترتیب او به دنیای نویسندگان پا گذاشت. سال 1341 اولین مجموعه داستان او به نام «شاهزاده خانم سبز چشم» منتشر شد که در چاپهای بعدی بانام «مسافرهای شب» منتشر شد.
جمال میر صادقی در آثارش از بسیاری از نویسندگان بزرگ ادبیات جهان بهره گرفته است. قلم او سالها تحت تأثیر افرادی چون «ویلیام فاکنر»، «آنتوان چخوف»، «ماکسیم گورکی» و «لئو تولستوی» بوده است و از میان نویسندگان ایرانی نیز از قلم «بزرگ علوی» و «صادق چوبک» تأثیر پذیرفته است. «ابراهیم گلستان» و «جلال آل احمد» ازجمله کسانی هستند که در سالهای دور انتقادات زیادی را به جمال میر صادقی وارد دانستهاند.
جمال میر صادقی ازجمله نویسندگانی است که چندان حضور چشمگیری در محافل هنری ندارد و علاقهمند به مصاحبه و چهره شدن نیست. او طی سالهای نویسندگیاش همواره بهتنهایی فعالیت کرده و حتی چند سالی است که عضو کانون نویسندگان نیست.
جمال میر صادقی سالهاست که داستاننویسی تدریس میکند. دکتر شفیعی کدکنی کسی بود که پیشنهاد برگزاری این کلاسها را در دانشگاه تهران مطرح کرد و میر صادقی تدریس آن را بر عهده گرفت. با تعطیلی دانشگاه تهران به دلیل انقلاب فرهنگی جزواتی که برای این درس آمادهشده بود به کتابی به نام «قصه، داستان کوتاه، رمان» تبدیل شد. با ادامهی فعالیت جمال میر صادقی این کتاب هم کمکم کامل شد و در حال حاضر بانام ادبیات داستانی منتشر میشود.
آثار جمال میر صادقی پر از توصیفاتی دربارهی مردم کوچه و بازار است. آدابورسوم مردم در داستانهای او بهخوبی توصیفشدهاند و دربارهی محلات قدیمی تهران با جزئیات صحبت شده است. نویسنده به طبقات مختلف اجتماعی در جامعهی ایران نیز توجه به خصوصی دارد و احوالات مردم از طبقهی پایینی که بهشدت با فقر درگیر است تا کارمندان دولت و طبقهی روشنفکر را توصیف میکند. نثر جمال میر صادقی ساده و روان است و بیشتر وقتها محاوره مینویسد. به گفتهی خودش آنقدر داستانهایش را بازنویسی میکند تا خودش را راضی کند. او دربارهی آثارش گفته است: «داستانهای من در کوچه شکل میگیرد. n>سبک خودم را ایجاد کردم جان آپدایک میگوید که هر نویسنده در ابتدا تحت تأثیر یک نویسنده دیگر است، من هم در ابتدا سخت تحت تأثیر ویلیام فاکنر بودم ولی کمکم سعی کردم این تأثیر را نادیده بگیرم و به سبک خودم بنویسم.»
آثار جمال میر صادقی تنوع زیادی دارند و از داستان کوتاه تا رمان و آثار پژوهشی و ترجمه را در برمیگیرند.
مجموعه داستانهای کوتاه «چشمهای من خسته»، «شبهای تماشا و گل زرد»، «اینسوی تلهای شن»، «پشهها»، «بیستوسه داستان»، «روشنان»، «نام تو آبی است»، «پرنده از سردرخت پرید»، «گلهای سرخ بر آب، مجموعه داستان با تفسیر» و «عاشقانهها و سرابها» بخشی از داستانهای کوتاه این نویسندهاند. همچنین او رمانهای بلند «درازنای شب»، «شبچراغ»، «بادها خبر از تغییر فصل میدهند»، «کلاغها و آدمها»، «اضطراب ابراهیم»، «زندگی را به آواز بخوان»، «دختری با ریسمان نقرهای» و چندین رمان دیگر را نوشته است.
آثار پژوهشی نیز بخش مهمی از نوشتههای میر صادقی را تشکیل میدهند که از میان آنها میتوان به «زنان داستاننویس نسل سوم»، «زاویه دید در قصهها و رمانسها و انواع قصههای فارسی»، «شناخت داستان»، «جهان داستان ایران جلد یک و دو» و «واژهنامه هنر داستاننویسی» که با همکاری همسرش نوشتهشده است اشاره کرد. همچنینی جمال میر صادقی آثار زیادی در دست انتشار دارد که هنوز به بازار کتاب ایران نیامدهاند.
بسیاری از آثار جمال میر صادقی به زبانهای انگلیسی، آلمانی، اردو، رومانیایی، عربی، ایتالیایی، هندو، مجاری، عبری و چینی برگردانده شدهاند.
جمال میر صادقی همچنان در تهران زندگی میکند و نویسندگی خلاق و داستاننویسی تدریس میکند.
سال 1391 «علی زارع قنات نویی» نویسنده و کارگردان ایرانی فیلمنامهای به نام چراغها نوشت که دربارهی زندگی و دوران نویسندگی جمال میر صادقی است. کارگردانی و تهیهکنندگی این اثر نیز به عهدهی آقای قنات نویی است.
سال 97 بزرگداشتی برای این نویسندهی بزرگ در خانه کتاب برگزار شد و بهعنوان نویسندهی پیشکسوت و مدرس داستاننویسی از او تقدیر شد. در این مرام بزرگداشت جمال میر صادقی دربارهی نخستین قدم برای شروع داستاننویسی گفت: «داستان را باید یاد گرفت. داستان را نبافید. ما دو نوع نوشتن داریم؛ یکی این است که فرد موضوع شنیدهشده از دیگران را بنویسد و چیزی از احساساتش ننویسد که این بهزودی ته میکشد. اگر میخواهید؛ از خودتان و از تجربه خودتان استفاده کنید، چراکه انسان همواره متحول میشود. اگر از اندوخته و درون خودتان استفاده کنید همیشه حرفی برای گفتن دارید.»