جمال میرصادقی متولد 1312 است و فارغالتحصیل رشتهی ادبیات فارسی. نخستین داستان کوتاه او در سال 1337 در مجلهی «سخن» و اولین مجموعه داستانش در سال 1341چاپ شد و پس از آن، کماکان، به نوشتن داستان کوتاه و رمان و نقد و بررسی داستان و رمان ادامه داد، و تاکنون بیش از 60 ـ 70 عنوان کتاب در زمینههای فوق از او منتشر شده است. میرصادقی گرچه پیرو سبک ادبی رئالیسم است، در رمان گیسوانت طلا و چشمانت زمرد به کندوکاو روانی و درونی آدمها میپردازد. «... قاسم، میگم این دو تا ماده رو اضافه کن. ما درختیم، حس نداریم. ما حیوانیم، فکر نمیکنیم. معلمشان موضوع انشا را روی تخته نوشت: ما درخت نیستیم، آدمیم، آدم حس دارد. ما حیوان نیستیم، آدمیم، آدم فکر میکند.» (از متن کتاب)