دیزی اسباب بازیهای زیادی داشت که نمیدونست باید با اونها چیکار کنه.
روز تولید دیزی نزدیک بود و اون فکر میکرد برای هدایای موجود در لیست تولدش، به اتاق خواب بزرگتری احتیاج داره.
مادر دیزی با یک فکر جالب و هوشمندانه به اون درس مهمی میده و دیزی تصمیم میگیره تعداد زیادی از اسباب بازیهای قدیمی رو به یک خیریه اهدا کنه.
در این داستان، کودکان با موضوع اشتراک گذاری وسایل و کمک به دیگران آشنا میشوند.