
کتاب بیشعوری نوشته خاویر کرمنت بیرحمانه و بیرودربایستی رفتارهای خودمان را توی صورتمان میکوبد. خودخواهیهاییهایمان، کارهای بیملاحظهای از ما سر میزند و اگر همان رفتارها را از کس دیگری ببینیم شاکی میشویم.
شما هم با دیدن مصاحبههای سیاستمدارها عصبانی میشوید؟ یا توی مطب دکتر از رفتارهای منشی به قدر کلافه میشوید که تا مرز دیوانگی میروید؟ با خودتان فکر میکنید تا کی باید زیرآبزنیهای همکارها را تحمل کنید؟ نویسنده اینگونه رفتارها را با کلمه «بیشعوری» توصیف میکند.
این کتاب را بخوانید. چون شاید وقت آن است بفهمیم که مشکل واقعی رفتارهای خودمان است. خاویر کرمنت با زبانی طنز به نقد از رفتارهای تکتک آدمهای جامعه میپرازد. در واقع کتاب بیشعوری یک کتاب جامعهشناسی به زبان ساده است. این کتاب مختصر و مفید به نقد جامعه و رفتار اجتماعی میپردازد و به همهمان خودشناسی را توصیه میکند.
خاویر کرمنت بیشعوری را فراتر از نقص رفتاری میداند. و آن را شبیه بیماری معرفی میکند. بیماریای که از تکتک آدمهای جامعه شروع میشود و تقریبا کل جامعه را میگیرد. او معتقد است مثل تمام بیماریها برای پیشگیری و درمان بیشعوری باید اول آن را شناخت.
او حتی این موضوع را به تاریخ بشریت بسط میدهد و معتقد است در طول تاریخ آدمهای بیشعور مسبب بیشترین آسیبها به جامعه بودند نه نادانها. او میگوید جنایتکارها و دیکتاتورهای تاریخ عموما آدمهای باهوش و سختکوشی بودند اما با با ویژگیهایی مثل خودخواهی، نادیده گرفتن حقوق دیگران و رذالتهای منفیشان از آنها بیشعورهای ترسناکی ساخته.
کتاب بیشعوری استدلال میکند تا زمانی که رفتارهای مخربی خودمان را جدی نگیریم نمیتوانیم از چرخهای که خودمان ساختیم خلاص شویم. او با زبانی طنز به نقد جامعه میپردازد و معتقد است تا جامعه به خودشناسی نرسد اتفاقی نمیافتد.
خاویر کرمنت حتی خودش را به عنوان یک بیشعورِ درمان شده معرفی میکند که رنج و مشقت لازم برای درمان شدن را درک میکند.
خاویر کرمنت با هوشمندی زبان طنز اجتماعی را برای نوشتن این کتاب انتخاب کرده. او در کتاب بیشعوری بیتعارف حقیقت را توی صورتمان میزند و به نقد جامعه و رفتار اجتماعی ما و حتی خودش میپردازد. طبیعی است اگر با جدیت در این مورد حرف میزد خیلیهایمان تاب و تحمل شنیدن حقیقت را نداشتیم اما او با استفاده از طنز زهر حقیقت را میگیرد تا ما را به خودشناسی ترغیب کند. چراکه مسیر تغییر از خودشناسی میگذرد.
طنز در این کتاب فقط برای خنداندن نیست. بلکه تنها راهی است برای برانگیختن حس همراهی خواننده و بعد وادار کردنش به فکر.
در کتاب بیشعوری، شخصیتها نمادهایی از گروههای مختلف اجتماعیاند؛ از مدیران و پزشکان تا معلمان و حتی روشنفکران. در کل بیشعورها به چند دسته کلی تقسیم میشوند.
بیشعورهایی که در خیابان، سینما و مهمانی و خانواده پیدا میشوند. آنها خیلی شبیه آدمهای معمولی هستند. در ظاهر نرمان هستند اما در رفتار اجتماعی بیادب، خودخواه و پرمدعا هستند. اینها در ترافیک دائم بوق میزنند و داد و بیداد میکنند و در صف با زرنگبازی حق تقدم را رعایت نمیکنند.
این افراد در محیطهای کاری و در مدیرها به وفور دیده میشوند. هدف این بیشعورها فقط سود و قدرت است نه انسانیت. او فقط به فکر منفعت خودش است نه همکاری
آنها کسانی که در جامعه، قانون و نظم را بهانه میکنند و تا به بقیه زور بگویند و بر دیگران سلطه داشته باشند.
این افراد از مذهب یا مسائل معنوی به عنوان ابزاری برای کنترل دیگران استفاده میکنند.. در ظاهر مومن و پاکاند اما در عمل پر از قضاوت، تکبر و ریا هستند.
کسانی هستند که دنبال انرژی درمانی یا رشد درونی هستند. اما در دام خودشیفتگی و خود برتر بینی میافتد. مثل کسانی که دائم درباره باز کردن چاکرا و ارتعاش بالا و پایین و… حرف میزنند اما در عمل از عالم و آدم طلبکارند.
بیشعورهای دیوانسالار یا بروکراتیک عاشق مجور و قوانین هستند. چون با این راه احساس قدرت میکنند. مثل یک کارمند یا مقام اداری که برای یک امضای ساده چند روز آدمها را میکشاند.
این بیشعورهای بیچاره نقش قربانی را بازی میکنند تا بقیه را کنترل کنند. دائم میگویند: نمیتوانم، بدبختم و… ولی در واقع اطرافیانشان را به بردگی میگیرند و با بازی کردن نقش قربانی از دیگران سواستفاده میکنند.
اینها دائم از همه چیز شکایت میکنند. ولی هیچوقت مسئولیت خودشان را قبول نمیکنند
کتاب بیشعوری یکی از تاثیرگذارترین کتابها در زمینه نقد جامعه و رفتار اجتماعی است. نشر ساده خاویر کرمنت با ترجمه دقیق محمود فرجامی(منتشر شده در نشر روزنه) باعث شده این کتاب در ایران هم محبوبیت زیادی دارد. این کتاب طنز اجتماعی را با نگاه روانشناسانه ترکیب میکند و مخاطب را در قدم اول به خودشناسی و بعد به درمان دعوت میکند.
یکی از نقاط قوت کتاب این است که برخلاف بیشتر کتابهای این دست مخاطب را به شادی و خوشبینی دعوت نمیکند. بلکه از خواننده میخواهد به خودش بخندند و رفتارهایش را بازبینی کند.
اگر بیشعورها عاشق میشوند، فقط به یک دلیل است: میخواهند در هیچچیز کم نیاورند، از جمله عشق
بیشعوری نوعی اعتیاد است و مثل سایرها به الکل و مواد مخدر یا وابستگی دارویی، اثرات سوء و زیانباری برای شخص معتاد و اجتماعی دارد که در آن زندگی میکند. بدترین خصوصیت این آن است که بیشعورها ذرهای هم از بیشعوریشان آگاه نیستند.
هر کسی در شرایط ویژهای میتوند وقیح باشد. همین که آن شرایط از بین رفت آدم معمولی به خود میآید اما آدم بیشعور دنبال فراهم کردن شرایط دیگری میگردد.
واقعیت دردناک آن است که در طول تاریخ مسببان بیشترین آسیبهایی که بشریت متحمل شده است آدمهای بیشعور بودهاند و نه آدمهای نادان. جنایتکاران بزرگ اکثرا آدمهایی باهوش و سختکوش بودهاند که حاصل ضرب استعدادهای شخصی متعدد مثبت آنها با خودخواهی، تعرض به حقوق دیگران و رذالتهای منفیشان، از آنها بیشعورهای بزرگ و ترسناکی ساخته مه دنیایی را به آتش کشیدهاند.
| فرمت محتوا | epub |
| گوینده هوشمند (AI) | راوی |
| حجم | 1.۳۵ مگابایت |
| تعداد صفحات | 192 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | خاویر کرمنت |
| مترجم | محمود فرجامی |
| ناشر | انتشارات روزنه |
| زبان | فارسی |
| عنوان انگلیسی | Asshole no more: a sef-help guide for recovering assholes -- and their victims |
| تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۰۴/۰۸ |
| قیمت ارزی | 4 دلار |
| قیمت چاپی | 110,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
فقط تکرار و تلقین میکنه که همه بیشعورن و باید بپذیرن که بیشعورن و هرکی نپذیره بیشعوره پس بیشعوره تا یک سوم کتاب حرفش تکرار همین بود فقط هیچ حرفی برای گفتن نداشت و من که ادامه ندادم خوندشو و توصیه هم نمیکنم. به جای این کلی کتاب خوب تو حیطه روانشناسی و خودشناسی می تونین بخونین و بدونین شخصیت انسان بسیار پیچیده و پر گره هست و نمیشه انقدر سطحی مثل این کتاب با انسان برخورد کرد.
من به شخصه چندین بار تعریف این کتاب را شنیدم همینطور بعضا کسانی هم بودند که من را از خواندن این کتاب نهی میکردن ولی در نهایت نظر استادم را که خیلی برام عزیز هستند را در مورد این کتاب خواستم و بهشون گفتم بعضی ها این کتاب را از نظر اعتقادی درست نمیدونند .جواب ایشون این بود: بزار یه حدیث بگم اول کاری برات. الانسان حریص علی ما مُنِع. اگر بگم نخون، شما بیشتر مشتاق میشی بخونی? نمیگم نخون. میگم این کتابو خوندم و میدونم با بعضی عقاید فرهنگی اسلامی ما در تضاد هستش. یعنی یه جایی به یه مطلب میرسی و دچار شبهه میشی. دچار اشکال میشی. اعتقاداتت قلقلک داده میشه. به نظرم اول بشین فکر کن ببین چی میخوای از این کتاب بدست بیاری که جای دیگه بهترش نیست و در نهایت، چی به دست خواهی آورد؟ یه چیزهایی به خوندنش نمیارزه واقعا...
ممکنه بیشعورها نسبت به این کتاب موضع بگیرن و اون رو کتاب مزخرفی بدونن. چون شاید خیلی براشون سخت باشه که با خود واقعیشون روبهرو بشن. متاسفانه حرفهای نویسنده عین واقعیته.
راسیتش من نمیدونم چرا این کتاب رو اینقدر بزرگ کردن چون به نظر من اصلا در این حد ها نیست و نویسنده فقط و فقط داره تکرار میکنه و تکرار از این کتاب متنفرم
کتاب فوق العاده خطرناکیه !!!!!!، نه بخاطر محتوای پوچ و خالیش و یا هزاران دلیله دیگه ........، به این دلیل که در کل کتاب نزدیک به ۲،۵۰۰ بار از واژه بیشعوری استفاده میکنه که این به خودی خود رو ضمیر ناخودآگاه تون تاثیر منفی میزاره و واژه بیشعوری رو در وجودتون نهادینه میکنه و یه جورایی خواننده رو رو به بیشعوری سوق میده ، به نظر من این کتاب پوچ با این سطح تبلیغاتی که روش انجام گرفته و در ایران هم زبانزد شده ، اهداف دیگه ای رو دنبال میکنه . از نویسنده اش هم هیچ پیشینه و اثری در هیج جا یافت نمیشه و یک اسم ساختگیه
متاسفانه کتاب بسیار پوچ و بیهوده ای است. خالی از استدلال، به دور از منطق، عاری از تحلیل و راه حل. و باز هم متاسفانه پرفروش شدن اینگونه کتاب ها اصلا نشانه ی خوبی نیست!
تنها نکته جالبی که برای مردمی که معروفش کردن داشته استفاده از لغت بیشعوری است؛؛؛؛؛ همون خودخواهی خودمونه و نشون میده که در بین روانشناسها بیشعور خیلی بیشتر مردم عادیه::: این رو ازش خیلی قبول کردم::: خیلی روانشناسهایی که جیبها شون رو با اشتباه ما که همدیگه رو تنها گذاشتیم پر میکنن و بیشعور تر از همه هستند اما پشت نقابی که ساختن و از آدمهای تنها بهره مالی میبرند زندگی میکند و دور ورداشتن.... (تو میدونی ما چقدر روانشناس داریم که به بیشعوری مبتلا هستند؟)
شعور نتیجتا چیزی اکتسابی است که ما در طول زندگی با حضور در جوامع اجتماعی کسب میکنیم به نظر قرار گرفتن این کتاب در پخش کتب روانشناسی کمی اشتباه هست با توجه به شرایط جامع امروز ما کتاب سعی میکنه شرایط رو با تکرار مشکل اجتماعی حل کن و زنگ خطر رو در گوش ما به صدا دربیاره اما خوب حقیقتا این یک امری هست که در جامعه باید به شکل گروهی ریشه یابی بشه درکل نویسنده با بیان و نوشتن این کتاب سعی داره راه درست رو از نادرست نشون بده اما این چیزی نیست که با من و چند نفر که این کتاب رو مطالعه کردن درست بش ه جامعه باید در این امر دست به کاربشه
قبل از خوندن هر کتابی یکم در مورد نویسندش تحقیق کنید ببینید پر چه درختیه. فردی با این اسم اصلا وجود خارجی نداره و اینو با تحقیقات ثابت کردن یه آدمی اومده اینو نوشته بخاطر اینکه فروش بره الکی اسم یه خارجی رو نوشته براش. شما دو خط این کتابو بخون به شخصیت تمام انسان ها توهین میکنه. متاسفانه مردم ما هم عاشق توهین و کم شمردن خودشونن
نخریدش . نخونیدش ارزش هدردادن وقت باارزشتونو نداره نه نسخه ی چاپی شو بخونید نه نسخه ی الکترونیکی شو نه صوتی شو . با چه دلیلی ؟ .الان میگم نویسنده میخواسته چی بگه : من بیشعورم توبیشعوری . کل مردم جهان بیشعورن . با این جمله موافقی ؟ تویه بیشعوری . با این جمله موافق نیستی ؟ تویه بیشعوری .نظری نداری ؟ تویه بیشعوری با فلسفه ی این جمله موافقی این کتاب مال توعه .با فلسفش موافق نیستی سمتشم نرو