جهان بورژوازی متأخر، نخستین تجربۀ شخصی گُردیمِر در ارتباط با سانسور بود که بهمدت ده سال چاپ آن بهتعویق افتاد. رمانی که از دو جنبه کاملا مورد توجه جهانیان قرار گرفت؛ یکی نگاه فمینیستی حاکم بر آن و دیگری تشریح وضعیت اجتماعی سفیدپوستانی که برای آزادی سیاهان مبارزه میکردند. مجلۀ نیویورکر این اثر را بهعنوان سیاسیترین نوشتۀ گردیمر توصیف کرد که فقط و فقط با رمان بنال وطن اثر آلن پیتون قابل مقایسه است. مجلۀ نقد ادبی کرکوس نیز این رمان را حاوی نظراتی بسیار ظریف و دقیق دانست که هیچ مفهومی در لابلای صفحاتش از دست نمیرود.
گردیمر را شاید باید یکی از آخرین بازماندگان نسلی دانست که بهقولی همۀ بلایا و مشقتهای برساخته از حماقتها و جنون تاریخی بشری را یکجا در طول عمر خود به چشم د یدند و تجربه کردند. نسلی برآمده از دل خاکسترهای خونین برجایمانده از جنگ جهانی اول، نسلی رشدیافته در فضای جهانی ازهمگسیخته، غرق در فقر، بحران و نفرت مللی زخمخورده از یکدیگر، نسلی بالیده در معنای مرگ و تباهی انسان در میان شعلههای جنگ جهانی دوم، نسل اندوه تجربههای سیاستمداران ناکارآمد برای بازسازی معنای عدالت در جهان دوقطبیشدۀ پس از جنگ و نسل مبارزه و فریاد برای دستیابی به حد اعتدال انسانیت برای آن بخش از جمعیت جهان که تنها گناهشان تیرگی پوستشان بود.