لاوینیا عاشق همهی انواع سبزیجات بود.
اون یکم بذر خرید تا بکاره.
بذرها رو کاشت، بهشون آب داد و صبر کرد تا بزرگ بشن.
یکم کلم، کاهو، تربچه، کلم پیچ، گوجههای قرمزِ قرمز و چند تا هم گل کلم زرد.
اما یک نفر دیگه هم عاشق سبزیجات بود.
هر روز صبح بعد از طلوع خورشید، لاوینیا میومد تو باغچهاش و میدید که سیب زمینیها و لوبیاهاش رو دزدیدن و خیلی ناراحت میشد.