یکی از ژانرهای پرمخاطب که گروههای سنی متفاوت را به خود جذب کرده ژانر فانتزی و تخیلی است که کتابهای چون «ارباب حلقهها» و «هری پاتر» را میتوان معروفترین آنها برشمرد. در این بین کتابهایی دیگری نیز هستند که مخاطبان زیادی داشته و کمپانیهای بزرگ انیمیشنسازی را نیز بر آن داشتن تا انیمیشنهایی با اقتباس از آن کتاب بسازند که «قلعه متحرک» را میتوان در این دسته جای داد. در سال ۲۰۰۴ استودیو جیبوری به کارگردانی «هایائو میازاکی» انیمهای آن را منتشر کرد. در این اثر نویسنده به شرح زندگی دختر جوانی میپردازد که در سنین کم مادر خود را از دست میدهد و پدرش مجددا ازدواج میکند ولی بخت با او یار نبوده و پدرش هم دارفانی را وداع میگوید و او و خواهرهایش به زندگی با نامادری خود ادامه میدهند. اما روزگار بر وقف مراد او نبوده و سرنوشتش به یکباره دستخوش تغییرات زیادی میشود. جادوگری بر سر راه زندگی او قرار میگیرد و او را به پیرزن تبدیل میکند. او برای رهایی از این طلسم مجبور میشود از شهر خارج شود و این آغاز ماجراهای اوست. به عبارتی میتوان گفت نویسنده در فضای فانتزی این اثردر تلاش است به تعریف مفاهیمی همچون زیبایی واقعی (با از بین بردن آن در ظاهر) بپردازد و این زیبایی را با احساسات شخصیتهایش نشان میدهد.
برشی از کتاب
در سرزمین اینگاری که چیزهایی مثل چکمههای هفت فرسخی و شنلهایی برای نامرئی شدن وجود دارد بزرگترین فرزند خانواده بودن یک بدشانسی واقعی است. همه میدانند که تو اول شکست میخوری، و اگر هر سه با هم به دنبال خوشبختی بروید اوضاع بدتر است. سوفی هتر بزرگتر از دو خواهر دیگرش بود. پدر و مادر او یک مغازه کلاهفروشی زنانه در شهر پررونق چیپینگ داشتند. هنگامی که سوفی دوساله و لتی خواهرش یک ساله بود مادرشان را از دست دادند و پدرشان با جوانترین فروشندهی مغازه که دختری زیبا به نام فنی بود ازدواج کرد. پس از مدت کوتاهی خواهر دیگرشان به نام مارتا به دنیا آمد. این مسئله ظاهرا به معنای بدبختی سوفی و لتی بود. ولی واقعیت آن بود که هر سه خواهر خیلی زیبا بودند و با هم خوب کنار میآمدند، البته همه میگفتند لتی از همه زیباتر است اما فنی با هر سه دختر یک جور رفتار میکرد و به هیچ وجه مارتا را لوس نمیکرد.
نویسنده بریتانیایی
نویسنده کتاب «قلعه متحرک»، دایانا وین جونز در سال ۱۹۳۴ در لندن به دنیا آمد. وی پس از سپری کردن دوران مدرسه رشته زبان انگلیسی را برای ادامه تحصیل برگزید و در سال ۱۹۵۶ از کالج آکسفورد فارغالتحصیل شد. وی حرفه نویسندگی را در اواسط دههی ۱۹۶۰ و به گفته خودش «به منظور حفظ سلامت عقل» آغاز کرد. دایانا وین جونز در سال ۲۰۱۱ بر اثر بیماری سرطان ریه در گذشت.
داستانش با انیمه خیلی فرق داره ولی بنظرم باز زیبا بود به اندازه انیمه هیجان نداشت ریتم اهسته تری داشت. تو معرفی با ارباب حلقه ها و هری پاتر مقایسه شده به نظرم برای گروه سنی نوجوان خوب هست در حالیکه دومورد قبل پربار تر هست و گروههای سنی بالاتر رو هم مشتاق میکنه.گوینده با اینکه خوب و بدون نفص خواندند ولی صدای گوینده بنظرم برای این ژانر مناسب نبود صدای ایشون با احترام به ژانر درام مثل بقیه کتابهایی که کار کردند بیشتر میخوره.. در کل کتاب خوبی بود
5
به نظرم خواندن این خانم یه حالت بدی بود ،حس مقوای ی خشک و سفتی که به زور می خواد خودش رو توی لی وان جا کنه . خوشم نیومد ترجیح می دم خودم بخونم و برای پادکست هم اوا های دلنشین تری رو ترجیح می دم.
این صدا و لحن بیشتر به درد کتاب های علمی و فلسفی می خورد
و اینکه یه بی کیفیتی ای هم توی صوت وجود داشت که آهنگ هم یه جاهایی به بدتر شدن و بی کیفیتی صدا کمک می کرد.
5
من فصل چهارم این کتاب زیبا هستم. خیلی سبک فانتزی داستانو دوست دارم. چیزی که خیلی داستانو زیباتر کرده صدای زیبای خانم پاک ذات و البته آهنگ پس زمینه مناسب این داستان هست. تنها پیشنهادی که دارم اینه که کاش برای داستان ها از چند صدا استفاده بشه و یک نفر راوی باشه. فقط لطفا از صداهای زیبا استفاده کنید نه صرفا بازیگر بودن راوی
5
سلام و درود کتاب صوتی فوق العاده ای بود لطفا جلد دوم:قلعه ای در آسمان و جلد سوم:خانه هزارتو رو هم با صدای مریم پاک ذات منتشر کنید سپاس فراوان
5
کتاب کلا با انیمه متفاوته اصلا کارگردان چیز دیگه ای برداشت کرده ولی کتاب به خودی خود زیباست و خانم پاک ذات سنگ تموم گذاشتن. من لذت بردم
5
داستان خیلی با انیمه اش فرق داشت و بی نهایت زیبا بود.
حقیقتا هم عاشق خود کتاب شدم هم شخصیت کارکتر ها.
خیلی دوسش داشتم و خوندنشو به همه پیشنهاد میکنم.
5
حالخوبکن ✨
آرامشبخش 🌱
اجرای روان 🎙️
سرگرمکننده 🧩
خیلی خیلی کتاب قشنگی بود 🥹 از اون کتابایی بود که کیف میکردی از تصور کردنش
همش ذهن رو درگیر تجسم صحنه هاش میکرد
از انیمه ش من بیشتر دوسش داشتم
5
بازهم شاهکاری دیگر از آوانامه
احسنت به این انتخاب
با صدای فوق العاده خانم مریم پاک ذات
5
من کتاب و انیمشو رو دو تا چیز جدا میبینم ، تو خیلی از موارد با هم تفاوت داشتن و هر کدوم هم جذابیت های خودشونو داشتن
5
هنوز هم گاهی بهش فکر میکنم و برام جذاب بود و انیمه نتونسته یک چهارم پیچیدگیهای داستان رو پوشش بده
خوانش دلنشین بود.