زنده تا همیشه در خیال مان
خاطرات خوب فصل کودکی
کوچه بود و مریم و من و غزل
بوی جوی مولیان رودکی
وعدهگاه ما همیشه در غروب
در کنار حوض و تک درخت بید
فال حافظ و سکوت و آرزو
مژده از مسافری که میرسید
در فضای کوچک حیاط مان
بوی سیب سرخ و چای و نان و عود
تا سپیده آسمان و حوض و ماه
قصههای زیر گنبد کبود
قصههای ماه مهر و مدرسه
تا همیشه شور و شادی و سرور
از کلاس درس و زنگ هندسه
گوجههای کال و تخمههای شور
یک معلم آمد و برای ما
در کنار لحظههای سرنوشت
روی تخته با گچ سفید خود
از شکوه و وسعت غزل نوشت