دخترم هر شب
خلیج را زیر دامنش پنهان میکند
برای نجات از دست دزدان دریایی
و من آن را در سرمهدانم
تا مبادا...
از روزی که عروس شدهام
هزار و یک شب است
که خلیج را سرمه کشیدهام
و مرد من هنوز نمیداند
که خلیج چشم من است
یا چشم من خلیج
مادرم میگوید:
زنان خلیج پسران هفت ماهه میزایند
«سرباز»
و دخترانی به نام خلیجه
حالا من از روزی که عروس شدهام
خود ایرانم... ایران