یافتهها و دادهها نشان میدهند که بنیادهای زیستی(آب، هوا و خاک) محیط زیست از مقیاس فروملی تا جهانی کمابیش در سراسر جهان دچار آلودگی، فرسودگی و فروسایی شدهاند به گونهای که تداوم وضعیت موجود مانایی و پایایی زیست و مدنیت انسان را تهدید میکند. آسیب و زیان برخاسته از رخدادهای یاد شده پژوهشگران و کارگزاران حوزه امنیت را به بازنگری در تعریف و تعیین حدود مرزها، مقیاسها و پیامدهای تخریب زیستبومهای زیستکره واداشته به گونهای که در دوران بازتعریف امنیت پس از فروپاشی شوروی محیط زیست در حوزه امنیت، اهمیت فزایندهای یافتهاست. کتاب حاضر که آمیزهای از دو بخش مبانی نظری و حوزه مسائل امنیت زیست محیطی با تأکید بر ایران است کوششی برای تقویت بنیادهای معرفتی و حوزههای مصداقی امنیت زیست محیطی در حوزه دانشگاهی و کاربردی کشورمان است. بر بنیاد چنین رویکردی کتاب حاضر در قالب ده مقاله سامان یافته است:
مقاله نخست با عنوان«طرح مفهوم امنیت زیست محیطی: بایستهها و رویکردها» با واکاوی و واشکافی مفاهیم پیونددار با امنیت زیست محیطی زمینهها و چالشهایی که در طرح مفهوم امنیت زیستمحیطی کارساز بوده را بررسی کردهاست. برایند نوشتار یاد شده نشان میدهد که در میان تهدیدهای زیست محیطی، پدیده دگرگونی اقلیم به واسطه پیامدهای ژرف و پایدارِ زنجیره واری که در قالب سیل و خشکسالی بر امنیت و معیشت ساکنان مناطق مختلف دارد بیش از دیگر بحرانهای زیست محیطی در کانون توجه مطالعات امنیتی قرار گرفتهاند دیگر آن که «بحران آب» را برخاسته از ناکارامدی الگوی مصرف، دگرگونیهای اقلیمی و تغییر الگوی بارش را بزرگترین تهدید زیست محیطی به ویژه برای کشورهای واقع بر روی کمربند خشک جهان میداند. از این رو، تدوین هرگونه راهبرد برای توسعه و امنیت ملی کشورها ناگزیر از توجه به مسائل زیست محیطی است.
مقاله دوم با عنوان «تبیین ماهیت و مفهوم ژئوپلیتیک زیست محیطی» نویسنده در چهارچوب طرح ژئوپلیتیک زیست محیطی بر این باور است که کوشش پایدار معطوف به رفاه و آسایش انسان به همراه افزایش جمعیت و مصرفگرایی، تسلط بیشتر و بهرهکشی از طبیعت به پیدایش چالش و مشکل برای طبیعت انجامیده. به نحوی که این آسیبها و چالشها به طبیعت، دامن انسانها را نیز فراگرفته و زندگی جوامع انسانی را به چالش کشاندهاست. نویسنده متن کوشیدهاست با نگرشی متفاوت و نو ماهیت و مفهوم ژئوپلیتیک زیست محیطی را تبیین کند تا از این طریق زمینه بهرهوری بهتر و قابل فهمتر مسائل و مباحث در حوزه ژئوپلیتیک زیست محیطی را به عنوان گفتمانی جدید و سرنوشتساز فراهم کند.
مقاله سوم با عنوان «دیپلماسی زیستمحیطی: بایستهها و کارکردها» نویسنده بر این باور است که استفاده بیرویه از منابع به وضعیت نامناسبی برای زیست و زیستکره در مفهوم کلی آن انجامیدهاست. مقابله با پیامدها و زمینههای این شرایط نیازمند تلاش جهانی است. از اینرو، دیپلماسی زیستمحیطی میتواند ضمن بسیج عزم جهانی، برای ایجاد اجماع و هنجارسازی در این رابطه اقدام کند. تا کنون رژیمهای زیستمحیطی دوجانبه، چندجانبه و جهانی زیادی در چارچوب این نوع دیپلماسی ایجاد شدهاست، که البته بهرغم داشتن نقاط قوت قابلتوجه، نقاط ضعف بسیاری نیز دارند؛ که مهمترین آن، ضعف ضمانت اجرای این گونه رژیمهاست. با توجه به مشکلات زیستمحیطی جدی کشورهای مختلف به ویژه کشورمان تأکید بر دیپلماسی زیستمحیطی و بهرهگیری از آن برای رویارویی با چالشها و آسیبهای مسائل این حوزه، ضروت بینادی دارد.