کتاب رودخانه تباهی نشر گروه انتشاراتی ققنوس

زندگی فردی رو روایت میکنه که از یک مادر ژاپنی و پدر کره ایی متولد شده در ژاپن،در ابتدا سختی هایی که در ژاپن داره روایت میکنه بعد میگه چطور تحت تاثیر تبلیغات قرار گرفتن و به کره شمالی برگشتند و از سختی های زندگی در اونجا میگه و در اخر هم فرار از کره شمالی. نکته ایی که خیلی جالب بود این بود که نوشته بود،اسم دیکتاتوری تمامیت خواه میشود " جمهوری "و به بردگی میگویند " آزاد سازی " 🙃

این حجم از غم و بدبختی چجوری میشه یکجا گونجونده شه . اسم کتاب باید به نظرم میشد رودخانه ای از تاریکی فکر کنم ترجمه دقیقشم همین باشه ، من تابحال مجذوب هیچ داستانی مثل این نشده بودم توی یک روز تمومش کردم . انسان باید داشته هاشو بدونه چون همیشه انسانهایی هستند که روزگارشون بدتر از ماهاست

قلبم خیلی به درد اومد... البته کتاب مثل بقیه کتاب ها درباره کره شمالیه.. اما هرکدوم از یه زاویه و یه طرز فکر به دردها نگاه میکنه

یه کتاب هم قبلا در مورد این کشور خونده بودم از زبان یک خانم، اون هم به همین اندازه تلخ و دردناک بود ... در کل توصیه میکنم حتما بخونید

پایان خیلی دردناکی داشت. به زبان ساده نوشته شده بود و دنیا رو با واقعیتهای کره شمالی و صلیب سرخ اشنا میکرد.

فقط مشخص نبود ایشان چگونه به خانواده اش نامه می نوشت و آنها هم جواب می دادند. آنهم با .جود آنهمه محدودیت در کره شمالی

تو این کتاب دنبال خدا گشتم اما پیداش نکردم حق بنده هاش این نیست

کتاب جذابی بود توصیه میکنم بخونین خیلی جالب بود در مورد کره شمالی کلی چیز میفهمین

عاشق کتاب هایی هستم که درمورد کره شمالیه کشوری. که همه چیزش مرموزه

روایت فرار از زندگی سخت ولی هنوز نافرجام