وقتی پیکر غرقِ خونِ او را به بیمارستان رساندند، کسی امید نداشت این دختر نوجوان که از فاصله نزدیک به سرش شلیک شده بود جان سالم به در ببرد، چه رسد به اینکه روزی به نماد دختران محروم از تحصیل و قربانیِ افراط گرایی بدل شده و جایزه صلح نوبل را (به طور اشتراکی) بدست آورد. او را بیهوش و در حال مرگ از بیمارستانی در پاکستان با هواپیما به انگلستان انتقال دادند، تلاش پزشکان برای زنده ماندن او نتیجه داد و او اینبار چشمانش را در کشوری دیگر و در فضایی بسیار متفاوت با آنچه تجربه زندگی در آنجا را داشت، گشود.
ولی تقدیر این گونه بود که پس از یک دوره ناملایمات و تلخکامی، بالاخره زندگی روی خوش خود را نیز به ملاله یوسف زی نشان دهد؛ حالا او با حمایت نهادهای مختلف جهانی اوضاع احوال بهتری دارد و در خارج از پاکستان زندگی می کند. اگر چه طالبان تهدید کرده است که اگر ملاله جرأت بازگشتن به کشورش را داشته باشد این بار حتما او را خواهند کشت! البته برخی معتقدند ملاله دانسته یا نادانسته بازیچه دست پارهای سازمانهای به ظاهر حقوق بشری قرار گرفته و با بیان برخی سخنان معنادار در ستایش چهره های سیاسی غرب، کوشیده توجه و حمایت آنها را جلب کند.