این داستان درمورد جنگ داخلی آمریکا است.
این جنگ بین نیروهای ایالات شمالی (اتحادیه) و نیروهای ایالات موئتلفه آمریکا صورت گرفت.
رهبر ایالات شمالی آبراهام لینکلن و رهبر ایالات موئتله جِفِرسون دیویس بود.
پسری که محوریت این داستان قرار دارد در نیروهای ایالات شمالی حضور دارد و دربرابر ایالات موئتلفه میجنگد.
در صبح روز یکم جولای سال ۱۸۶۳ شهر کوچک و آرامی به اسمِ گِتیسبِرگ مثل روزهای قبل آرام و بی سرو صدا بود.
ورودی شهر تمیز و زیبا بود، در میدان وسط شهر، پیرِمردها چرت میزدند و بچههای بیسرپرست هم با چوب ماهیگیری به طرف برکه میدویدند.
کشور آمریکا درگیر جنگ داخلی بود.
حدود دو سال از شروع جنگ میگذشت و گتیسبرگ فقط هفت مایل با خط مقدم فاصله داست.