نمايشک در قالب مينيماليسم (کمينهگرا) قابل تعريف است و اين نگرش در همهي ابعاد آن از شخصيتپردازي و پيرنگ و گفتوگو گرفته تا پردازش صحنه، انتخاب لباس، به کارگيري نور و صدا بايد جريان يابد. بليط تئاتر و چهار نمايش همراه سال 1367 با بازي زندهياد خسرو شکيبايي، هايده حائري و پروين کوشيار روي صحنه رفت. بپا از اتوبوس جا نمونيسال1389 و از يک تا ده دقيقه نمايشسال1397 که هرسه به کارگرداني هايده حائري مترجم کتاب حاضر اجراو با موفقيت همراه شدهاند. سطح آگاهي و شناخت حائري از گونههاي نمايشي در غرب و تحصيل او در کشوري که بيشتر جريانهاي درامنويسي از نيمهي دوم قرن بيستم در آن شکل گرفته و به ويژه شناخت اين کارگردان تئاتر از شيوههاي اجرايي و بازيگري در گونههاي مختلف درامنويسي آمريکايي وقتي در اجراي موفق او تبلور پيدا ميکند، حسرت هر تماشاگري را نسبت به سالهايي که کارگرداني نکرده برميانگيزد.