ملاقات بانوی سالخورده نمایشنامهای تراژدی-کمدی اثر نمایشنامهنویس سوئیسی فردریش دورنمات است.
نمایشنامه درباره زنی سالخورده و بسیار ثروتمند با نام کلارا زاخاناسیان است که در جوانی به دلیل وقایع ناعادلانه ای که در زادگاهش برایش اتفاق افتاده، مجبور به ترک آن می شود و پس از سالها با شرطی وحشتناک به زادگاهش بازمیگردد. شرط او این است که مردم شهر گولن، معشوق قدیمیاش، آلفرد ایل، معروف به آنتون، را که در روزگار جوانی او را باردار و بیآبرو کرده و سرانجام به او جفا کرده است، به قتل برسانند.
کلارا حاضر است در ازای کشته شدن معشوق دوران جوانی خود توسط مردم گولن، ثروتی هنگفت و مبلغ مورد نیاز مردم زادگاهش را که اکنون با دشواری مالی بسیاری دست و پنجه نرم میکنند در اختیار آنها قرار دهد. و شهروندان گولن در نهایت به خواسته او تن میدهند.
در دراماتورژی دورنمات «فقر» نیرومندتر از ملاکهای اخلاقی بشر است. در «ملاقات بانوی سالخورده» نیروی ثروت کلیه ملاکهای با ارزش را بیاعتبار میکند و از بیگناهان جنایتکار میسازد. اما تقصیر به گردن هیچکس نمیافتد چرا که قربانی و جلاد هردو دربند و اسیر نیروهای مخرب یکدیگرند که از میان برداشتنشان تا به امروز ممکن نشده زیرا همهی رشتهها به هم مربوطند و یقه مسئول خاصی را نمیتوان چسبید. چون ما مطلق هستیم و به تاریخ بستهایم. دورنمات در عدالت مطلق، بیعدالتی را معرفی میکند و در ایمان کفر را. آدمهای او مدام در تلاشاند که در این دنیای بیدر و پیکر و وانفسا تغییری ایجاد کنند. همگی با فکر و قصدی استثنایی پا به میدان میگذارند ولی «دنکیشوتوار» مسخره میشوند و لای پرههای آسیا میافتند.
ملاقات بانوی سالخورده ترجمه حمید سمندریان است و دو بار توسط او، در سالهای ۵۱ و ۸۶ به روی صحنه رفته است. اجرای سال ۸۶ او با بازی گوهر خیراندیش و پیام دهکردی آخرین اثر او بر روی صحنه تئاتر است.
این نمایشنامه با خوانش جمعی از گویندگان منتشر شده است.