
آنجا ایستاده بود و از زیر چتر و پشت دانههای برف عابرهای آخر هفته را تماشا میکرد. به صدای خندههایی که شادی برف درست کرده بود گوش میداد و تا پایین خیابان را پر از شور روزی بیپایان میدید. کاش محیا زود برسد. فکر کرد حالا او و محیا قرار است تمام زمستان روی برفها قدم بزنند، صبحهای زود کنار سنترال پارک بدوند، و مثل بعضی وقتها محیا بیهوا به چیزی بخندد و او که نمیداند خودش از چی خندهاش گرفته خیره در آن چشمها بپرسد چی شده. از ظلمت زندگی کم نشده بود، فقط شاید کیفیتش با قبل فرق داشت، اما او و محیا میتوانستند در تاریکترین قسمتهای زندگی همدیگر خوشحالترین آدمها باشند؛ و مگر آدم دیگر چه میخواهد؟
| فرمت محتوا | mp۳ |
| حجم | 471.۸۱ مگابایت |
| مدت زمان | ۱۱:۲۷:۰۷ |
| نویسنده | آیدا مرادی آهنی |
| گوینده | رامین بیرق دار |
| ناشر | کتاب سده |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۸/۱۲ |
| قیمت ارزی | 3 دلار |
| قیمت چاپی | 120,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |