کتاب شفای زندگی نوشته لوئیز هی یکی از پرفروشترین کتابهای خودشناسی و مثبتاندیشی است. این کتاب بارها و بارها به زبانهای مختلف در سراسر جهان تجدید چاپ شده. و نگاه میلیونها نفر در دنیا را نسبت به زندگی تغییر داده.
لوئیز هی ادعای جالبی در این کتاب میکند: ریشه خیلی از دردهای روحی و حتی جسمی ما، در ذهن خودمان است.
او این ادعا را با زبانی ساده و با کمک گرفتن از تجربههای شخصی در کتاب شفای زندگی ثابت میکند. او از رنج و بیماری و مسیر درمانی میگوید که طی کرده و در آخر به مقصدی روشن، یعنی صلح درون، رسیده. این کتاب را خانم گیتی خوشدل ترجمه کرده و نشر پیکان آن را منتشر کرده.
همهمان احتمالا این ضربالمثل را شنیدیم که عقل سالم در بدن سالم است. اما واقعیت این است که سالها این مثل را اشتباه فهمیدیم. چرا که با خواندن کتاب شفای زندگی میفهمیم افکار و باورهایمان در سلامتیمان نقش پررنگی دارند. و اتفاقا بدن سالم حاصل ذهن و فکر مثبت است.
لوئیز هی پیشگام انرژی درمانی و خوددرمانی است. او گذشته سختی داشته و تقریبا همه مشکلاتی که بسیاری از آدمها به صورت تک تک دارند یکجا در زندگیاش تجربه کرده. پدر خشن، تجربه خشونت و تجاوز، خیانت و… اما در نهایت زندگیاش را به مسیری شاد ختم کرده.
او در کتابش با نگاهی ساده اما برآمده از تجربه واقعی روشهایی را برای خودشناسی و درمان ذهنی آموزش میدهد. تا گذشته تلخ را پشت سر بگذاریم و چشم به آیندهای داشته باشیم که روشن است. کتاب پر از تمرینهایی ساده اما تاثیرگذار است که به ما کمک میکند خودمان را اول بشناسیم، بعد خودمان را ببخشیم. با خودمان دوست شویم و بالاخره گذشته را رها کنیم. پیام اصلی در یک جمله این است:
هنگامی که به راستی خود را دوست بداریم،
همه چیزهای نیکوی زندگی به حرکت درمیآیند.
لوئیز هی در کتاب شفای زندگی، مفاهیم مثبت اندیشی را به عنوان پایه اصلی خوددرمانی معرفی میکند. قدرت افکار ما آنقدر زیاد است که پیشاپیش آیندهمان را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین هر باور و فکری که بهش فکر میکنیم احساسات، سلامتی و حتی تجربههای زندگیمان را شکل میدهند. در یک کلام: افکارت را تغییر بده تا زندگیات هم تغییر کند.
مثبت اندیشی در کتاب او در واقع قابلیت شفا دارد. شفای زندگیای که از خودمان دریغ کردیم. او میگوید افکار منفی و انرژی منفی مثل خوره روح را از بین میبرد و کمکم سراغ جسم هم میآید. اما با جایگزین کردن افکار مثبت و حتی استفاده مداوم از جملات مثبت میتوانیم ذهنمان را دوباره از نو بازنویسی کنیم و اینجاست که با انرژی مثبت خودمان درمان میشویم.
یکی از جذابترین بخشهای این کتاب، تمرینهای عملی آن برای خودشناسی و درمان ذهنی است. از جمله تمرینهای کتاب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
در این تمرین باید آینه را بردایم و در آن به چشمان خودمان نگاه کنیم و نام خود را بگوییم و این جمله را تکرار کنیم:
من تو را دقیقا همانطور که هستی دوست دارم و میپذیرم
این تمرین برای خیلی از مردم سخت است. چرا که آدمها در این مرحله با خودشان کنار نمیآیند. گاهی گریه میکنند، بعضی عصبی میشوند و بعضی خودشان را مسخره میکنند. اینجاست که تازه مشکل واقعی سر باز میکنند.
روی یک کاغذ بزرگ هر چیزی که پدر و مادر در بچگی بهمان گوشزد میکردند را مینویسیم. از عیب و ایرادها تا نقطه ضعفهایمان. وقتی تمام شد روی کاغذ دیگری حرفهای منفیای را مینویسیم که از معلمها،دوستان، اقوام و…. شنیدیم.
بعد هر دو کاغذ را میخوانیم و تمام مدت نسبت به احساسی که با خواندشان در وجودمان شکل میگیرد توجه میکنیم و بعد حذفشان میکنیم.
چون میدانیم که همین حرفها و فکرها باعث شدند که احساس کنیم آنقدرها هم خوب نیستیم.
در پنج فصل اول کتاب شفای زندگی با نامهای «آنچه معتقدم»،«مشکل چیست؟»، «مشکل از کجا پدید میآید؟»، «آیا حقیقت دارد؟» و «حالا چه کار میکنیم؟»
میفهمیم افکار و باورهای ما در واقع ریشه همه تجربهها و احساساتمان هستند. مشکلات بیرون ما، بازتاب عمیقترین ترسها و قضاوتهای ماست.شفا از درونمان آغاز میشود نه از محیط بیرون از خودمان. و بیشتر رنجهایمان از باورهایی میآید که در دوران کودکی یاد گرفتیم. ولی یاد میگیریم گذشته را رها کنیم و زندگیمان را از زیر بار تسلط گذشته بیرون بکشیم.
در فصل های بعدی با نامهای «شیوهی دگرگونی»، «مقاومت در برابر دگرگونی»، «نوسازی» و «تمرین روزانه» یاد میگیریم راه حل در آگاهی است. با دقت در الگوهای ذهنیمان و انتخاب آگاهانه افکار تازه، میتوانیم مسیر زندگیمان را عوض کنیم. البته تغییر سخت و گاهی ترسناک است. اما لوئیز هی تمرینهایی برای رهایی از سدهای ذهنی معرفی میکند. و تأکید میکند که تغییر با تکرار و تمرین روزانه ممکن میشود.
در فصلهای آخر کتاب شفای زندگی، نویسنده دربارهی روابط، کار، موفقیت، ثروت و سلامتی جسمی حرف میزند و تاکید میکند که همه چیز از عشق واقعی به خود شروع میشود.
او حتی در فهرست بلند و بالایی از بیماریها و باورهایی که به آن مرتبط است حرف میزند تا نشان دهد چطور ذهن میتواند باعث بیماری جسمی شود و روی بدن تاثیر بگذارد. در واقع درمان ذهنی باعث درمان جسمی هم میشود. لوئیز هی در پایان، داستان زندگی خودش و شفایش را تعریف میکند. و خواندن این قصه رنج تا خوشبختی و رهایی بسیار الهام بخش است.
کتاب شفای زندگی یادمان میدهد چطور با مثبتاندیشی، خودشناسی و درمان ذهنی میتوانیم سلامت جسم و روح را بیشتر کنیم. لوئیز هی معتقد است تغییر افکار کلید اصلی تغییر مسیر زندگی است. زبان کتاب ساده و برای همه قابل درک است و تمرکز اصلی کتاب روی خودشناسی و عشق به خود است. اما نقدهایی هم به آن وارد است.