خورشید تقریبا غروب کرده بود.
اون از روی درخت پرید و پایین اومد و در سکوت کامل شکارش رو شروع کرد، دقیقا همون طور که از مادرش یاد گرفته بود.
امشب چه چیزی پیدا میکنه؟ اون چه موجودیه؟
به هر موجودی که بقیهی حیوانات رو میکشه و به عنوان غذا ازشون استفاده میکنه، شکارچی گفته میشه.
روح جنگل
این اسمیه که برای پلنگ سیاه گذاشتن، طعمهی این شکارچی بدون اینکه چیزی بفهمه در سکوت کامل تعقیب میشه و تا بخواد متوجه چیزی بشه، دیگه خیلی دیر شده.
بعد بهش حمله میکنه و تنها چیزی که قربانی احساس میکنه، فک و دهن قوی شکارچیه.