برابری میتواند به زنان قدرت بخشیده و زنان قدرتیافته میتوانند دنیا را تغییر دهند. اما در پایان، باید اعتراف کنم که برای من، برابری یک مرحله از پیروزی است نه رسیدن به قله. هدف برتر بشریت برابری نیست بلکه ارتباط است. افراد میتوانند برابر اما همچنان منزوی باشند؛ پیوندهای متصل کننده آنها به یکدیگر را درک نکنند. برابری بدون ارتباط فاقد این نکته کلی است. وقتی افراد مرتبط هستند، احساس به هم پیچیدگی دارند. شما بخشی از من و من بخشی از شما هستم. اگر ناراحت باشید من نمیتوانم شاد باشم. اگر ببازید من نمیتوانم برنده شوم. اگر هرکدام از ما در رنج باشیم، با هم رنج میبریم. این پیوند، مرزهای بین انسانها را محو میکند و آنچه در آن مرزهای پرمنفذ جریان مییابد عشق است. عشق ما را یکی میکند. عشق، تمایل به بیرون راندن دیگران را پایان میدهد. این هدف است. هدف این نیست که همه برابر باشند. هدف این است که همه مرتبط باشند. هدف این است که همه تعلق داشته باشند. هدف این است که همه مورد عشق و محبت باشند. عشق همان چیزی است که ما را بالا میبرد. وقتی گردهم میآییم، برمیخیزیم و در جهانی که باهم میسازیم، همه برمیخیزند. هیچکس بخاطر فقیر بودن استثمار نشده یا بخاطر ضعیف بودن حذف نمیشود. چون شما بیمار هستید یا بخاطر اینکه پیر هستید یا از نژاد «درست» نیستید یا بخاطر اینکه مذهب «اشتباهی» دارید یا بخاطر اینکه یک دختر یا زن هستید هیچ لکه ننگ و شرم و علامت پَستی وجود ندارد. هیچ نژاد یا مذهب یا جنسیت اشتباهی وجود ندارد. ما مرزهای اشتباه خود را دور ریختهایم. میتوانیم بدون محدودیت عشق بورزیم. خود را در دیگران میبینیم. خود را مثل دیگران ببینیم. این لحظهی اوج است. اگر خود را جدا یا برتر ببینم، اگر تلاش کنم با پایین کشیدن دیگران خود را بالا بکشم، اگر باور داشته باشم افراد در سفری هستند که من به پایان رساندهام، کارهایی انجام میدهند که من در آنها استاد شدهام، در تلاش برای انجام کارهایی هستند که به پایان رساندهام- اگر هرگونه حسی داشته باشم که من بالاتر از آنها هستم بجای اینکه تلاش کنم با آنهاپیشرفت کنم، آنگاه خود را از آنها و از لحظهی اوج جدا کردهام. پیشتر در مورد آنا گفتم، زنی که در تانزانیا من و جنی در خانهاش بودیم. او چنان تاثیری برمن گذاشت که عکس او را روی دیوار اتاقم زدهام تا هر روز او را ببینم. قبلا آنچه که مرا به آنا مرتبط کرد به شما گفتهام، اما موضوعی را نگهداشتم تا اکنون به شما بگویم. همینطور که در انجام کارهای روزانه دنبال او میرفتم، تلاش میکردم کمک کنم یا دستکم دستوپاگیر نباشم، من و آنا در مورد زندگیهایمان صحبت میکردیم که او سفره دلش را باز کرد، همانطور که زنان اغلب سفره دلشان را باز میکنند، و در مورد بحرانی در زندگی مشترکشان به من گفت. وقتی آنا و سانار ازدواج کردند، آنا از منطقه خود به منطقه سانار رفت که خشکتر بود و برای کشاورزی و یافتن آب به کار بیشتری نیاز داشت. آنا هربار باید برای آوردن آب حدود ۲۰ کیلومتر تا چاه پیاده میرفت و ۲۰ کیلومتر را برمیگشت. او به کار بیشتر عادت کرد اما پس از تولد اولین فرزندشان، دیگر نمیتوانست این شرایط را تحمل کند. وسایلش را جمع کرد، کودک را برداشت و دم در منتظر ماند. وقتی سانار از مزرعه بازگشت، آنا را آماده رفتن دید. او به سانار گفت که میخواهد به خانه پدریاش برگردد تا در آنجا زندگی کند چون اینجا زندگی خیلی سخت است. قلب سانار شکست و پرسید برای ماندن او چه کاری میتواند انجام بدهد. آنا گفت: «برو آب بیار تا من بتوانم از پسرمان مراقبت کنم.» پس سانار سنت ماسایی را شکست و برای آوردن آب سرچاه رفت. بعد، دوچرخهای خرید و مسیر خانه تا چاه را با دوچرخه رفت. مردان دیگر او را بخاطر انجام کار زنانه مسخره کردند. آنها میگفتند زنش او را افسون کرده است. اما سانار محکم بود. تکان نخورد. او میدانست کارهای جدیدش باعث میشد پسرش سالمتر باشد و همسرش شادتر شود و این برای آنها کافی بود.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۶۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 274 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۰۸:۰۰ |
نویسنده | ملیندا گیتس |
مترجم | منصور بیگدلی |
ناشر | انتشارات بهار سبز |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
وقتی شروع به خوندش کردم ایمیلی برای کار در حوزه زنان دریافت کردم میتونم بگم دیدگاهم قبل خوندن این کتاب و بعدش خیلی عوض شد . ما باید مشکل رو شناسایی ،مشاهده و درک کنیم و بعد بریم سراغ راه حل بنیادی..نه کمکهای چندروزه... و دوباره و چندباره یاداوری میکنه که ما از بک سرشتیم و زن و مرد برتری به هم ندارن چون ما تکه های یک پازلیم،،کنارهم.
کتاب لحن روان و ساده ای داشت، برگرفته از تجارب نویسنده و سفرها و ارتباطاتش به مناطق دورافتاده در افریقا و هند. کتاب، تلاشها و داستانهای تکان دهنده و غم انگیزی که متاسفانه واقعیت دارند را درمورد زنان و دختران و مشکلاتشان به ویژه درمناطق فقیرنشین بیان میکند. خوندش میتونه نکات اموزنده و قابل توجه (درعین حال تاسف برانگیز) رو مخصوصا برای دختران همراه داشته باشه
کتاب فوقالعادهای هست. اینکه میره بین افراد و میبینه مشکلاتشون رو و الکی بذل و بخشش نمیکنه ب لکه هدفمند ودر جای درسته ... یک زن فوق العاده ثروتمند که به فکر اصلاحاته . و تو کتابش هم از خودش میگه هم از باقی زنان.
بیل گیتس این کتاب رو جزو ۵ کتاب مورد علاقش معرفی کرده. شاید هم به خاطر اینکه زنش این کتاب رو نوشته خواسته براش تبلیغ کنه ? ولی واقعا کتاب خوبیه
بهترین کتابی که تا به حال خوندم . واقعا بی نظیره . خوندنش رو به همه توصیه میکنم.
خییلی آموزنده س ،و کلی نکات کاربردی رو جدای از محتوای بینظیرش داره
مرسي از فيديبو عزيز براي در دسترس قراردادن اين كتاب عالي و ارزشمند
یکی از مفید ت رین کتاب هایی که در حوزه زنان مطالعه کرده ام
خیلی. کلی گویی و اطاله کلام بود
خیلی کتاب مفیدی بود??????