

کتاب کسب جمعیت از آن زلف پریشان
مقایسه سبک شناختی ادبیات فارسی با معماری و نقاشی ایرانی
نسخه الکترونیک کتاب کسب جمعیت از آن زلف پریشان به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب کسب جمعیت از آن زلف پریشان
«سبک هنری» عبارت است از شیوۀ بیانِ اندیشه، ذهنیات وعواطف خودآگاه یا ناخودآگاه هنرمند. درشکلگیری «سبک»، عوامل متعددی دخیل است؛ برخی از این عوامل ریشه در روان و نفسانیات هنرمند دارند و برخی دیگر مولود شرایط بیرونی هستند. منظور از شرایط بیرونی، شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی جغرافیایی است که البته اینها نیز به طور بالقوه میتوانند منشأ تاثیراتی ژرف بر روان هنرمند باشند. نکته حایز اهمیت درمباحث سبکشناسی، تمایز بین سبک شخصی و سبک دوره است. آن چه در این جستار در هر سه حوزۀ ادبیات (شعر و نثر)، معماری و نگارگری مورد نظر ماست، «سبک دوره» است. در این کتاب، سبکهای ادبی، در دوحوزه شعر و نثر مورد بررسی قرار گرفته است. سبکهای شعر فارسی به سبک خراسانی، سبک عراقی، سبک اصفهانی(هندی)، دوره بازگشت ادبی و سبک شعر نو تقسیم میشود. سبکهای نثر فارسی نیز عبارت است از: نثر مرسل، نثر فنی، نثر مصنوع، نثر دوره بازگشت ادبی و نثر معاصر. سبکهای نگارگری ایرانی به اعتباری به چهار مکتبِ عباسی، مغول، تیموری و صفوی تقسیم میشود و به اعتباری دیگر با احتساب زیر شاخهها از سبکهای یازدهگانه و حتی سیزدهگانه یاد میکنند که در جای خود بدان خواهیم پرداخت. سبکهای کلاسیک معماری ایرانی در دورۀ اسلامی نیز عبارت است از: سبکهای خراسانی، رازی، آذری، اصفهانی؛ که از دورۀ قاجار به بعد چند شیوۀ دیگر نیز بدانها افزوده شده است. بهترین مصادیق هریک از سبکهای کلاسیک معماری، دربنای مساجد قابل رؤیت است. بنابراین با مطالعۀ سبک شناختی معماری مساجد، گویی یک دورۀ کامل از تاریخ معماری ایران در دورۀ اسلامی را مطالعه نمودهایم. در واقع «خلق آثار عمده معماری اسلامی به خصوص در دونوع اصلی مسجد وقصر تجلی مینماید. در این دو نوع بناست که شیوه و سبک معماری اسلامی به روشنی جلوه گر میگردد» (هوگ- مارتن، ۱۳۷۵: ۲۰). این موضوع در همۀ مصادیق معماری اسلامی صادق است؛ ازجمله درمعماری ایرانی. واقعیت آن است که، «جایگاه مسجد ایرانی در معماری ایران زمین به گونه ای است که حد اعلای معماری ایرانی را میتوان در آن یافت و چنانچه بتوانیم کلید فهم آن را بازیابیم، به آسانی میتوان سایر گونههای معماری ایران را باز شناخت. در واقع آنچه که به عنوان روح معماری ایرانی میشناسیم درمنتهای مراتب درمسجد ایرانی ظهوریافته است.»(بهشتی، ۱۳۸۹:۹) بنابراین آن چه در خصوص سبکهای معماری مساجد- از ابتدا تا دوره قاجار- خواهیم گفت، قابل تعمیم به دیگر بناها نیز هست و کل معماری ایران، در همهی اشکال و ظهورات آن را شامل میشود، اما از دورۀ قاجار به بعد، به جهت شرایط خاص اجتماعی- فرهنگی آن دوره، در معماری با سبکهای چندگانهای مواجهیم که همۀ آنها در بنای مساجد تبلور نیافته است، بنابراین ناگزیریم درمطالعات سبکشناختی دو قرن اخیر، سایر بناها را نیز درتحقیق خود وارد کنیم. همانگونه که خاطرنشان ساختیم، شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی درپیدایش واستمرار همه سبکهای هنری، تاثیری به سزا داشتهاست. حال، پرسش آن است که آیا شرایط یاد شده، در هر مقطع تاریخی، تاثیری مشابه بر سبکهای ادبیات فارسی (شعر و نثر)، معماری، و نگارگری ایرانی بر جای گذارده است یا خیر؟ واگر این تاثیر مشابه بوده، چه نتیجهای میتوان ازآن گرفت؟ علاوه بر این، سوای وجوه افتراقِ سبکهای مختلف، آیا میتوانیم عناصری بیابیم که به صورت تکرار شونده درسبکهای ادوارگوناگون موجود باشد؟ و اگر آری، وجود این عناصرتکرارشونده، ازچه حکایت میکند؟ جستار حاضر، تلاشی است برای پاسخگویی به پرسشهای فوق. اهمیت پژوهشهایی از این دست، از آن جهت است که ما برای بازشناسی هویت فرهنگی خود، ناگزیر به بازخوانی و بررسی همهی حوزههای فرهنگی خویش، و یافتن ارتباط بین آنها هستیم. دریافت این که آیا مظاهر مختلفِ فرهنگی، جزایر جداگانه و از هم دور افتادهای هستند، یا اندامهای پیکره ای واحدند، جهت فهم صحیح فرهنگ ایران بسیار کارگشاست.
نظرات کاربران درباره کتاب کسب جمعیت از آن زلف پریشان