در این کتاب توضیح میدهیم که چگونه حس قدرت و مسؤلیت برای نظم بخشیدن به زندگی را در خود بپرورانید و به صورت فنی برای آنچه به راستی میخواهید ـ خواه توفیق و شادمانی و روابط دلخواه و کار رضایتبخش و زیبایی و توانگری و آرامش درون و هماهنگی، و خواه هر مراد دیگردلتان ـ به کار برده و در زندگی خویش دگرگونی راستین پدید آورید.
برای آموزش بسیار محدودی که ذهن استدلالی ما تاکنون دریافت کرده ممکن است چنین تحوّلی حیرت انگیز و یا امکان ناپذیر به نظر برسد؛ در صورتی که پس از آموختن و تمرین مفاهیم نهفته در مُتد کُن ماری ـ که در این کتاب به تفصیل به آن میپردازم ـ آن را فنی عملی خواهید یافت. نکته جالب و قابل تعمق آن است که بسیاری از مردم پس از یک و یا چند بار نظم بخشیدن به اوضاع و موقعیت خانه و زندگیشان دوباره به عادات پیشین خود باز میگردند. آیا تابه حال برای شما نیز پیش آمده که خانه یا محل کارتان را بادقت هرچه تمامتر مرتب کنید و پس از چند روز ببینید که دوباره به وضعیت پیشین باز گشته است؟ اگر پاسخ مثبت است اجازه دهید چگونگی مقابله با این دور باطل را به شما بیاموزم. برای این منظور نخست اسباب و اشیاء به دردنخورتان را دور بریزید. سپس فضای پیرامونتان را نظیف و منظم کنید و تا آن را به طور کامل به سرانجام نرساندهاید دست از کار نکشید.
تمام فارغ التحصیلان دورههای آموزشی من با نتایجی باورنکردنی به خانه و زندگی شان نظم بخشیده و دیگر هرگز به آشفتگی و به هم ریختگی گذشته بازنگشتهاند. مدار جهان بر پایه نظم استوار است و از همین روی نظم جزء کاملاً طبیعی روند رشد و دگرگونی انسان بوده و ازجمله ویژگیهایش سرایت سریع آن به سایر جنبههای زندگی است. من پس از اختصاص هشتاد درصد از عمرم به این مبحث تردیدی ندارم که آموختن و به کار بردن فنون نظم و ساماندهی میتواند به فرایندی ژرف و پرمعنا بدل شود و شما در پرتو نظم میتوانید زندگیتان را متحول کنید. آیا همچنان تصور میکنید این اظهارنظر دور از ذهن و یا خوشبینانه است؟ البته اگر برداشتتان از مرتب کردن این است که هرروز یک چیز اضافی را دور بیندازید و اتاق خوابتان را کمی نظیف و مرتب کنید حق با شماست. به صِرف انجام این کارهای سطحی نباید انتظار داشته باشید که نظم در اوضاع و موقعیتتان تأثیری بنیادی داشته باشد. اما اگر با پیروی از رهنمودهای این کتاب سَبک و یا شیوه زندگیتان را عوض کنید، رفته رفته نظم سلطان و حاکم وجودتان شده و مقدّرات شما را در دست خواهد گرفت.
من از پنج سالگی به خواندن مجلات مربوط به سَبک و شیوۀ زندگی و خانه داری علاقه مند شدم. از پانزده سالگی مطالعۀ کتابها و مقالات مربوط به نظم و ساماندهی در خانه را با جدّیت هرچه تمامتر آغاز کردم که پس از سالها تحقیق و بررسی به ابداع مُتدکُن ماری منجر شد. درحال حاضر در مقام مربی و مشاور بیشتر روزها به خانه و یا دفتر کار افراد سرمیزنم و به کسانی که نظم بخشیدن برایشان دشوار است و یا افرادی که اندک زمانی پس از مرتب کردن خانه شان دوباره به وضعیت نامطلوب گذشته باز میگردند مشاوره حضوری میدهم. مشکل بیشتر این افراد آن است که نمیدانند ساماندهی را از کجا آغاز کنند. ازسوی دیگر تعداد اقلامی که مراجعان من تاکنون دور انداختهاند اعم از لباس، لباس زیر، عکس، نوشت افزار، مجله، لوازم آرایش و غیره از مرز یک میلیون گذشته و این برآورد مبالغهآمیز نیست. من مراجعانی را یاری رساندهام که تنها در یکبار دویست کیسه زباله چهل و پنج کیلویی مملو از اشیاء زاید را دور انداختهاند.
براساس تجربیاتم در کمک به افراد بینظم در خلال این سالها به جرأت میتوانم بگویم که نظم بخشیدن رفته رفته در نگرش و سَبک زندگی افراد تغییرات قابل ملاحظهای پدید میآورد. بد نیست در اینجا به اظهارنظر بعضی از مراجعانم اشاره کنم:
ـ بعد از گذراندن دورۀ آموزشی شما کارم را رها کرده و کاری را که از کودکی در رؤیاهایم جستجویش میکردم آغاز کردم.
ـ دورۀ آموزشی شما به من آموخت چه چیزهایی را مشاهده کرده و از دیدن چه چیزهایی صرفنظر کنم.
ـ کسی را که میخواستم با او تماس بگیرم اخیراً با من تماس گرفت.
ـ پس از نظم بخشیدن به خانهام، فروشم چند برابر شد.
ـ من و شوهرم بیش از گذشته با یکدیگر تفاهم داریم.
ـ پس از آن که آموختم چگونه با اشیاء و وسایلم رفتار کنم، این ساماندهی به تمام جنبههای شخصی و حرفهایام سرایت پیدا کرد.
ـ سرانجام موفق شدم هفت کیلو وزنم را کم کنم.
تمام مراجعانم در قیاس با نخستین روز حضورشان شاداب و سرحالند و این خود گواهی براین مدعاست که نظم و ساماندهی بر افکار، عواطف، تصاویر ذهنی و عکسالعملها و حتی تندرستیشان تأثیر گذاشته است.
لابد میپرسید چرا؟ پاسخ به این پرسش را هنگام مطالعۀ این کتاب با شرح و تفصیل میخوانید و نهایتاً به این نتیجه میرسید که این رهنمودها در قلمرو توسعه و بهبود امور شخصی و حرفهای گنجینهای به راستی ارزنده است.