دور اصطلاحی در منطق و فلسفه و کلام. دور عبارت است از توقف و احتیاجشیء به دیگری، در چیزی که آن دیگری نیز در همان چیز متوقف و محتاجبه آن شیء است.
دور دو حالت دارد: اگر توقف هر یک از دو شیء بر دیگری بیواسطه باشد، آن را دور مصرّح یا ظاهر و اگر توقف هر یک از آن دو بر دیگری باواسطه باشد، آن را دور مُضْمَر یا خفی مینامند. همچنین توقف مذکور در تعریف اعم است از اینکه توقف در تحقق و اتصاف خارجی باشد یا در تحقق و اتصاف ذهنی، که در صورت نخست، شیء معلولِ معلولِ خود است و در صورت دوم، آگاهی از شیء بهواسطه امری است که به خودی خود مجهول است و بهواسطه شیء اول معلوم میشود، خواه این گواهی تصوری باشد یا تصدیقی.