
کتاب رهیافتهای اقتصادی اسلام
گفتارهای اقتصادی امام موسی صدر
نسخه الکترونیک کتاب رهیافتهای اقتصادی اسلام به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب رهیافتهای اقتصادی اسلام
علم اقتصاد، هرچند اکنون در شمار یکی از مهمترین و مؤثرترین مسائل علوم اجتماعی است، ولی علمی است کاملاً جدیدالتأسیس که مبانی و اصول آن فقط از چهار پنج قرن به این طرف تدوین و به صورت علم درآمده است. از این رو، وقتی صحبت از اقتصاد در اسلام میکنیم،مقصود همان احکام و قوانینی است که بر پایههای دقیقترین اصولِ این علم استوار شده است، بدون اینکه کوچکترین نامی از خود این علم و اصول آن در این آیین مقدس برده شده باشد. خوانندگان، با مطالعۀ این مباحث بهخوبی درمییابند که قوانینِ اقتصادیِ اسلام با نهایت دقت و با رعایت تحولات زمان، بدون اجازۀ استثمار کارگر یا کینهتوزی نسبت به سرمایهدار، با وسعت نظر خاصی که از آثار قوانین الهی است، تدوین و به دنیا عرضه شده است. چون توضیح و دفاع از این مکتب به مقدماتی چند نیازمند است تا انتقادهایی که ممکن است بر آن اصول وارد شود، تشریح و پاسخ گفته شود، خوانندگان را به مطالعۀ این سلسله بحثها دعوت میکنیم. عناصر اصلی اقتصاد بشر در این سه کلمۀ «کار»، «سرمایه» و «زمین» خلاصه میشود و با شناختن این سه عنصر و سهمی که هر یک در تولید دارد، میتوان اصول نظامهای مختلف اقتصادی دنیا را بیان کرد. از نظر مؤسسینِ روشهای اقتصادی دنیا، سهم هر یک از این سه عامل در محصولات تولیدشده متفاوت است و در نتیجه، دنیا را به دو گروه اصلی و چند واحد مختلف اقتصادی تقسیم کردهاند. گروهی از اقتصادیون قدیم و جدید، در این تقسیم، سهم بزرگ و عمده را به سرمایه داده و برای کارگر فقط مزد در نظر گرفتهاند، یعنی مبلغی که با آن زندگی کارگر تأمین و مجدداً آمادۀ کار شود. این روش را «کاپیتالیسم» خواندهاند و در طول تاریخ تغییراتِ کمّی مهمی کرده است و برحسب تکامل زندگی مادی و بالا رفتن سطح زندگی، این مزد افزایش یافته و وضع زندگیِ کارگر بهبود پذیرفته است. ولی این تغییرات، در اساس، فقط تغییرات شکلی بوده و کارگر در نتیجۀ کار سهمی نداشته و کارفرما قضاوت خود را دربارۀ او تغییر نداده است؛ او یکی از ابزار کار است و با حداقل هزینهای که با شرایط و تحولات جهان تطبیق کند، باید او را نگاهداری و حتی علاقهمند کرد. مرکانتلیستها (یکی از مکاتب قدیم اقتصاد که پیروان آن بیشتر در قرن شانزدهم میلادی در اسپانیا و پرتغال میزیستهاند) و فیزیوکراتها (که علما و مؤسسین این مکتب در اواخر قرن هیجدهم در فرانسه و سایر نقاط اروپا بودهاند) و اکثر روشهای اقتصادی معاصر از این رویه تبعیت کردهاند. عدهای از دانشمندان اقتصاد، بهخصوص در قرن نوزدهم میلادی، درست در خلاف این جهت سیر کرده و تمام محصول تولیدشده را نصیب کارگر دانسته و برای سرمایه و ابزار تولید حصهای در نظر نگرفتهاند. اینها سودی را که کارفرما از تولید برداشت میکند، ارزش اضافی یا به تعبیر صحیحتر، اضافۀ ارزش مینامند، و آن را نوعی تجاوز و سرقت نسبت به حقوق کارگر میدانند و لبۀ تیز مبارزات سیاسی و فکری خود را متوجه این سود، که به اعتقاد آنان پایۀ سرمایهداری است، کردهاند. مارکسیستها، به پیروی از مارکس، عالم معروف اقتصادی آلمان، از طرفداران مهم این نظریه به شمار میروند. دستۀ سوم، سود حاصل را به سه عامل فوقالذکر یعنی کار و سرمایه و ابزار تولید تقسیم میکنند و با تفاوتهای گوناگونی هر سه عامل را منتفع میدانند. سیستمهای سرمایهداری ارشادی (یعنی طرفداران مداخله و ارشاد دولت در تولید) که بر اساس بانکداری استوار است و نصیبی در تولید برای کارگر قائل شدهاند، جزو این دسته محسوب میشوند. ما در این بحثها سعی کردهایم با عباراتی واضح و بهدور از تعصب، با دقت و انصاف، این اختلاف بزرگ را که پایۀ مهمترین مشکلات عصر ماست، بررسی کنیم و مقصود مؤسسین این روشها را به خوبی درک و نظریات آنان را نقد کنیم و حق را در هر قسمت بپذیریم. این هدف را در پاسخ به سؤالات زیر مطالعه میکنیم: ۱. آیا کار تنها عامل تعیینکنندۀ ارزش اشیاست؟ ۲. آیا ثروت بشر رو به زیادی است؟ ۳. کالای تولیدشده و سود حاصله را چگونه باید تقسیم کرد؟ ۴. منابع پیدایش سرمایههای موجود چیست؟ و آیا این سرمایهها را میتوان مشروع شمرد؟
نظرات کاربران درباره کتاب رهیافتهای اقتصادی اسلام