کارول خارج میشود. جیم بلند میشود و به طرف در میرود. سوت میزند و به بیرون نگاه میکند، بعد بر میگردد و روی تخت مینشیند و پاهایش را میخاراند. سپس از جا بلند میشود، شلوارش را پایین میکشد، و دوباره مینشیند و شروع میکند به خاراندن پاهایش. حشرات ریزی را از پوست پاهایش میکَنَد و آنها را له میکند. بعد از جا بر میخیزد، میآید وسطِ جلوی صحنه، و شروع میکند به شنارفتن. خدمتکار در ایوان، پشت در توری، ظاهر میشود. دو بالش، چند ملحفه، و روتختی در دست دارد. کمی چاق است و مسنتر از جیم. جیم را که در حال شنارفتن است نگاه میکند. بعد ضربهئی به در میزند. جیم به کارش ادامه میدهد. خدمتکار دوباره در میزند. بار سوم محکمتر...