وقتی دربارهی هنر مدرن فکر میکنید، پیکاسو احتمالاً اولین نامی است که به ذهن شما خطور میکند. هنر بدون وجود او بهصورت امروزیاش نبود!
پابلو پیکاسو زندگی طولانی و جالبی داشت. او در طول زندگیش شاهد دو جنگ جهانی، اختراع برق، تلفن، رادیو و تلویزیون، سینما، اتومبیل و هواپیما بود. او میتوانست با تغییر جهان، خودش را تغییر دهد. پیکاسو همهگونه کار هنری انجام میداد و آثار هنری زیادی نیز خلق کرد.
او به مدت هشتاد سال هر روز سخت کار میکرد. برخی میگویند او پنجاه هزار اثر هنری خلق کرده است، پس باید انرژی زیادی داشته باشد تا بتواند اینهمه اثر خلق کند.
او نقاشی میکشید، پوستر درست میکرد، مجسمههایی از سنگ، فلز و سرامیک میساخت، طراحی میکرد، کلاژ درست میکرد، کار چاپی انجام میداد، شعر میگفت، طراحی صحنهی تئاتر انجام میداد، لباس نمایش طراحی میکرد و بسیاری کارهای دیگر.
پیکاسو همیشه به ایدههای جدید فکر میکرد. او خلاق بود و در کارها مهارت داشت. اما به محض اینکه در کاری مهارت کامل پیدا میکرد، به سراغ هنر دیگری میرفت. بههمین دلیل روش نقاشی کردن او بیش از هر هنرمند بزرگ دیگری تغییر کرد.
پیکاسو برخلاف بسیاری از هنرمندان، موفق بود و خیلی زود مشهور شد. او همیشه میدانست چگونه توجه دیگران را به خود جلب کند. در سن نه سالگی طراحیهایش را میفروخت و در سن نودویک سالگی که از دنیا رفت، ثروتمندترین هنرمند تاریخ بود.
پیکاسو با نقاشیهایش پیامهایی مهم دربارهی سیاست، جامعه، صلح و عشق به جهان میفرستاد. کبوتر بهخاطر پیکاسو پرندهی صلح نام گرفت و نقاشی معروفش به نام گرنیکا (Guernica) وحشت و خشونت جنگ را به تصویر میکشد. (گرنیکا اثری است که بمباران دهکدهی گرنیکا در شمال اسپانیا بهوسیلهی بمبافکنهای آلمانی به تصویر کشیده شده است. ـ م.)
نقاشیهای پیکاسو میتوانست جدی، بانشاط، بچگانه یا واقعبینانه، رنگی یا سیاه و سفید، پیچیده یا ساده باشد. پیکاسو وقتی بچه بود میتوانست بهخوبی یک بزرگسال بااستعداد نقاشی کند. اما هرچه بزرگتر میشد بیشتر دلش میخواست مثل یک بچه نقاشی کند.