مشهور آن است که نویسنده تائو تِ چینگ لائوتزو، حکیم معنوی چین باستان است. لائوتزو خود در هالهای از ابهام قراردارد و حتی اسم او را به روشهای گوناگون تلفظ کردهاند. در زندگینامههای او آوردهاند که وی در ابتدا شغل اداری نگاهداری اسناد را داشته است. لائوتزو بدلیل ملالت و دلتنگی حاصل از فساد روزافزونی که در دستگاههای اداری و حکومتی یافت کار خود را رها و عزم هجرت از امپراتوری چین میکند. وی چون به مرزهای غربی کشور میرسد با وجود لباس مبدل از سوی مقامات شناسایی میشود و به او گفته میشود تنها زمانی اجازه خروج خواهد داشت که شمهای از حکمت خود را بنگارد. وی چنین میکند و بدینگونه پس از خروج تقریباً اثر او نیز از تاریخ رخت بر میبندد. آنچه را وی نگاشت همان اثر تاریخی شد که با نام تائو تِ چینگ شناخته میشود. در طول دو هزار سال پس از این زمان تائو تِ چینگ نه تنها خود به تنهایی اثری مهم بوده بلکه منبع و منشأ تاثیر برای بسیاری از مکاتب معنویتگرا و فلسفیای شده است که مجال ظهور در چین و حوزه فرهنگی چین را یافتهاند. تقریباً حدود بیست میلیون نفر در چین و صدها هزار نفر در خارج آن امروزه پیرو آئین تائو هستند. به طور طبیعی آئین تائو ارتباط و تعاملی گسترده با دو آئین مهم دیگر در چین دارد یعنی آئین بودا و آئین کنفوسیوس. افسانه و اسطورههایی در ادبیات چین وجود دارد که حکایتی از ملاقات کنفوسیوس و بودا و لائوتزو دارد. هر سه از سرکهای که برای آنها آورده شده بود میچشند. کنفوسیوس طعم سرکه را ترش مییابد و این مطابق است با بینش او که دنیا را مملو از مردمان فاسد مییابد. اما بودا طعم سرکه را تلخ یافت که این همخوانی دارد با اعتقاد او مبنی بر غلبه رنج و درد بر مردم این دنیا. لیکن لائوتزو طعم سرکه را شیرین مییابد چرا که تائو را که آرامبخش است در ورای هر چیزی میبیند. تائو تِ چینگ نوشتاری است که تائو را توصیف میکند و سرشار از دستورات معنوی و اخلاقی برای بهترسازی زندگی است که به گونهای مبهم و رمز و رازدار بیان شدهاند. بیان این نوشتار به گونهای است که امکان تفسیرها و برداشتهای متفاوتی را فراهم آورده است. موضوع اصلی تائو تِ چنگ "راه" یا "مسیر" هستی است که همان "تائو"ست. این کتاب همینطور توصیفی نیز هست از فضیلتهای برخاسته از و پیوسته به تائو. مطالب کتاب توضیح این امر است که "راه" به خودی خود بر کسی پوشیده نیست و این تنها مردم هستند که با برساختههای شخصی و فرهنگی و اجتماعیشان هم این راه و فضیلتهایش را گم و هم زندگی را بر خود دشوار میدارند.
به نظرم اینکه مترجم تفسیر هم برا هر فصل نوشته خیلی خوبه. برداشتی که من دارم همراه برداشت مترجم انگار فکرای دو نفرو رو هم جمع کردن.تازه من نظرای دوستانمو هم میپرسم و اینطوری از یه متن چندین تفسیر مختلف به دست میارم و این برام جالبه.
2
این کتاب ترجمه روانی ندارد و همچنین در ادامه هر بخش تفسیر اورده که بنظرم مناسب نیست چون این کتابی هست که فرد خودش باید درک کنه.
5
کتاب پر محتوایی است
برای کسی که ذهنش خالی از اراجیف و چرندیانت است
او میتواند درک کند آنچه کتاب میگوید را
#خودشناسی
5
برداشت مترجم هست کتاب حال حاضر نه اصل متن.
اصل متن خیلی جاها کاملا متفاوت هست. ترجمه مفیدی نیست!
5
توضيحات مترجم بد نيست ولى بنده با آگاهى درونيم فقط نوشته تائو را خواندم.