سختیهای زندگی برای انسانها مانند تیشهی یک مجسمهساز عمل میکنند. این سختیها سبب زیبایی بیشتر انسانها میشوند و گاهی اگر انسان به اندازهی کافی خوش شانس باشد میتواند این سختیها را با تنها سلاحش، قلم، روی کاغذ بیاورد و به این شکل است که بهترین آثار ادبی جهان خلق میشوند. مجموعهی داستان ببینم نبضتان میزند نوشتهی امین فقیری یکی از بهترین داستان نویسان ایرانی است که زندگی روستاییان را روایت میکند.
کتاب ببینم نبضتان میزند نوشتهی امین فقیری برای نخستین بار در سال 1396 منتشر شد. نسخهی فیزیکی این کتاب توسط نشر چشمه منتشر شده است و نسخهی صوتی آن را انتشارات آوانامه منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای از ده داستان کوتاه است که آنها در واقع انعکاس دغدغههای فرهنگی نویسنده است. روشها و تکنیکهای بهکار گرفته شده توسط این نویسندهی حرفهای لذت خوانش داستانها را چندین برابر کرده است.
داستان اول: ببینم نبضتان میزند؟
داستان دوم: تا هم اکنون که این داستان را برایتان میخوانم
داستان سوم: سیمی
داستان چهارم: چونان شعری تلخ
داستان پنجم: راهنما
داستان ششم: درست ساعت هشت شب
داستان هفتم: عزیزدلم
داستان هشتم: او
داستان نهم: ماندهام که به محمود چه بگویم!
داستان دهم: چهار بانوی محترم
امین فقیری نویسنده، پژوهشگر و نمایشنامهنویس ایرانی متولد 30 آذر 1322 در شیراز است. او در خانوادهای اهل کتاب و فرهنگی به دنیا آمد و به همین دلیل از کودکی با کتابخواندن و کتابخوانی آشنا بود و کتاب خواندن از ابتدای کودکیاش به فعالیت مورد علاقهاش تبدیل شده بود. برادر امین فقیری، ابوالقاسم فقیری فارسشناس مشهوری است که خدمات بیشمارش به استان فارس زبانزد است. امین فقیری برای دوران سربازی خود به روستا رفت و در آنجا با زندگی تلخ روستاییان آشنا شد و از آن پس داستانهای زیادی را دربارهی زندگی روستاییان نوشت. نخستین مجموعه داستان او با نام دهکدهی پرملال، شامل داستانهایی است که او در طی چهار سال زندگی در روستا نوشته است. کتاب دهکدهی پرملال او جز کتابهای شاخص ادبیات ایران بین دههی چهل و پنجاه شمسی است. امین فقیری به همراه محمود دولت آبادی از اولین نویسندگان داستانهای روستایی ایران به شمار میآیند که هر دو برندهی لوح زرین بهترین نویسنده بیست سال داستاننویسی ایران در سال 1376 شدند.
انتشارات آوانامه کتاب صوتی ببینم نبضتان میزند را عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است. ابداع کتابهای صوتی یکی از تاثیرگذارترین اتفاقاتی بود که در قرن اخیر رخ داده است. این روزها که زندگیها به شدت ماشینی شده است کمتر کسی زمان کافی برای مطالعه پیدا میکند. کتابهای صوتی به دلیل سهولت استفادهشان میتوانند اوقات خالی خواننده را پر کنند. به این معنی که شما میتوانید هنگامی که مشغول کارهای دیگر هستید به کتاب صوتی گوش کنید و از شنیدن آن لذت ببرید. آوانامه یکی از بهترین ناشران و تولیدکنندگان کتاب صوتی در ایران است. آوانامه با انتشار نسخهی صوتی بهترین آثار ادبیات و فلسفه به انتشاراتی معتبر تبدیل شده است.
کتاب ببینم نبضتان میزند نوشتهی امین فقیری یکی از بهترین مجموعه داستانهای فارسی است. نوشتههای این نویسنده عموما با نوشتههای محمود دولت آبادی مقایسه میشود و به همین دلیل است که میان خوانندگان طرفداران زیادی دارد. بیان شیوا و منطبق بودن خط داستان با زندگی روزمره انسانها مخاطبان را وا میدارد تا با شخصیتهای داستان همزاد پنداری کند. این داستانها گاهی آنقدر واقعی میشوند که خواننده میتواند آن را بر زندگی خودش منطبق کند.
«گرپ، گرپ، گرپ. هجوم صدا. خانه دارد میرمبد. بلند شوم؟ بخوابم؟ بنشینم؟ سرم دارد میترکد. خیلی عجیب است. این صداها. آها یادم آمد. این صدای همان گنجهاست که در زیرزمین با خمرههای لبریز از جواهر حرکت میکنند، از اینجا به آنجا. دائم تکان میخورند. برای این که کسی نتواند آنها را به دست بیاورد، یکجا نمیمانند. گیجت میکنند. پاهایم را بلند میکنم. محکم به زمین میکوبم ...»
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب صوتی ببینم نبضتان میزند اثر امین فقیری بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستانهای کوتاه فارسی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 214.۱۸ مگابایت |
مدت زمان | ۰۳:۵۲:۵۹ |
نویسنده | امین فقیری |
راوی | مریم پاکذات |
راوی دوم | بابک مینایی |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۴/۱۹ |
قیمت ارزی | 8 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
شخصیت ها رو گوینده بسیار عالی برای ما شنیدنی کرده بود، حس و حال و فراز و فرود بی نظیر بود
داستان جالبی بود دوست داشتم خسته نباشید