کتاب بلبل حلبی مجموعهای از ده داستان کوتاه است. محمد کشاورز در این مجموعه به روایت زندگی شخصیتها و آدمهای متفاوت با شرایطی گوناگون پرداخته است و در خلال این روایتگری با بیانی به نسبت طنز مسائل و مشکلات اجتماعی جامعه را به تصویر کشده است. از این باب شاید اطلاق موضوع طنز اجتماعی به این کتاب صحیح و بهجا به نظر برسد. بلبل حلبی برندهی عنوان بهترین مجموعه داستان سال 1384 ، برندهی جایزهی فرهنگ پارس و برندهی بهترین داستان سال جایزهی ادبی اصفهان شده است.
داستان اول این کتاب به نام میگوید آب، میگویی آب، میگویم آب روایت زندگی عدهای است که قصد دارند زمینی با آیندهی روشن را از فردی کلاهبردار خریداری کنند. کتاب اول شاعر نام داستان دوم این کتاب است و در آن داستان زنی فداکار روایت شده است که تصمیم دارد به همسرش کمک کند هر طور که شده به آرزوی دیرینهاش دست پیدا کند. داستان سوم این کتاب بازی ناتمام نام دارد. در داستان بازی ناتمام قصهی نویسندهای روایت میشود که تلاش میکند ارزش واقعی هنر را برای سایرین به نمایش بگذارد. بلبل حلبی که نام کتاب نیز از آن گرفته شده است داستان چهارم این کتاب است. بلبل حلبی قصهی عشق یک پیرمرد به دختری جوان و کارهایی که حاضر است برای دستیابی به عشقش انجام دهد است. داستان پنجم کتاب خروس نام دارد. در این داستان قصهی مردی روایت میشود که برای ماموریت به شهر دیگری رفته است اما در این شهر دائما صدای خروس میشنود و این موضوع او را در ترس آمیخته با توهم درگیر میکند. رمانس داستان ششم کتاب و بیان کنندهی رابطهی عاشقانهی پسری جوان با موسیقی و فراز و نشیبهای آن است. داستان هفتم کتاب به نام غایب حکایت از مادری نگران است که دور از فرزندانش در اندیشهی گذران زندگی فرزندانش به سر میبرد. مردن به روایت مهرو داستان هستم این کتاب است و در آن قصهی توهم و خیال در رابطهای عاشقانه با یک فرد مشهور روایت شده است. داستان نهم کتاب به نام بنفشهها در آفریقا گل میدهند داستانی جذاب و شیرین از دو سرباز است که مامور خرید گل برای پادگان میشوند. باغ تابناک به عنوان آخرین داستان این مجموعه روایتگر داستان نویسندهای است که زندگیاش با داستانی که در حال نوشتن آن است در هم تنیده میشود.
سخنرانی تیمسار بیشتر کوکمان کرد. آنهم روزی که قرار بود دربارهی بازسازی پادگان متروکهی ما بعد از پایان جنگ حرف بزند. پیش از آن ما تیمسار را ندیده بودیم. آوازهاش را شنیده بودیم و هربار ناخودآگاه به احترامش پاشنههایمان جفت میشد. وقت مراسم صبحگاه پاترول خاکی رنگ از در ورودی وارد شد و به سرعت راند به سمت جایگاه. مردی با ریش انبود و چوب زیر بغل از پاترول پیاده شد و لنگان لنگان رفت بالای جایگاه و ایستاد پشت میز خطابه و میکروفون. فرمانده برایش ایست خبردار داد. دستهای ما، صدها دست بی اختیار، تا روی شقیقههایمان رفت بالا. ما منتظر آمدن صدای رعد آسایی از بلندگوهای دور میدان بودیم اما تیمسار حرفهایش را نرم و مهربان شروع کرد. به گمانم عمدا سر میکروفون را تپانده بود توی خرمن جوگندمی ریشش تا خشونت صدایش خورده شود. گفت ما نمیتوانیم و نباید که توی خرابهها زندگی کنیم.
محمد کشاورز در سال 1337 در شیراز به دنیا آمد. کتاب پیش رو یعنی بلبل حلبی دومین اثر چاپ شده از کشاورز است. پیش از این کشاورز با چاپ کتاب پایکوبی پای خود را در ادبیات معاصر ایران باز کرده بود. کتاب پایکوبی هم به مانند بلبل حلبی مجموعهی داستان کوتاهی بود که برای یکی از داستانهایش به نام شهود برندهی جایزهی ادبی گردون شد. انتشارات آوانامه کتاب صوتی بلبل حلبی را عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است. پس از این مجموعه کشاورز مجموعه داستان روباه شنی را در سال 1395 چاپ کرد که به عنوان کتاب سال ایران در سی و چهارمین دورهی جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
کتاب بلبل حلبی مجموعه داستانی کوتاه و روان از کشاورز است که در زمان چاپ خود جایزههای مهم ادبی ایران را از آن خود کردهاست. این کتاب به راحتی و سادگی دربارهی زندگی روزمرهی شخصیتهای متفاوتی نوشته شده است و به سادگی خواننده را تحت تاثیر قرار میدهد. بلبل حلبی در کنار تمام مفاهیمی که نویسنده در لایههای درونیتر داستان قرار داده است بیان کنندهی دنیاهای عادی و طرز فکر مردمی است که همهی ما ممکن است روزانه با آنها برخورد داشته باشیم. نسخهی صوتی بلبل حلبی با همکاری انتشارات چشمه و گروه فرهنگی آوانامه تولید شده است و خوانش فصلهای نسخهی صوتی آن زمان متوسط پانزده دقیقهای را در هر داستان به خود اختصاص داده است.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب صوتی بلبل حلبی اثر محمد کشاورز بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستان کوتاه میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 283.۲۳ مگابایت |
مدت زمان | ۰۳:۲۵:۵۸ |
نویسنده | محمد کشاورز |
راوی | آرمان سلطان زاده |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۴/۱۸ |
قیمت ارزی | 8 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
داستان در هستی رو میشه به دو دسته کلی تقسیمکرد: در دسته اول شخصیتها نویسنده رو هدایت میکنند. داستانها و نویسندههای بزرگ از این دستهاند. در دسته دوم نویسنده شخصیتهاش رو میبافه. با این داستانها قرار نیست خیلی راه دوری بریم. قراره کمی همرا با نویسنده سرگرم باشیم. این مجموعه داستان در دسته دوم قرار میگیره و در نوع خودش قابل قبولاه. و اما نمیدونم چرا راویها فکر میکنن باید تمام شخصیتها رو کاریکاتوروار بازی کنن. وظیفه راوی داستان: خواندن اندیشه داستان و اجرای موسیقی کلامی اوناه.
همه داستانها شنیدنی بودند . دوست داشتم برای یکبار شنیدن و آنتراکت بین کتابهای سنگین اونم باصدای دلنشین و خوانش بی نقص آقای سلطان زاده....عالی ست.
نثر بسیار زیبا و پر کششی داشت. بنفشه آفریقایی رو بیشتر از بقیه داستان ها دوست داشتم.
این مجموعه داستان رو از روباه شنی هم بیشتر دوست داشتم. جذاب و خواندنی
من تا الان به زور تا نیمه گوش دادم، جالب نیست اصلا البته به نظر من
بد نبود. داستان دوم رو دوست داشتم.
قشنگ نبود ۳ تا داستان آخرش خوب بود فقط
عالی
خوب