آیا میتوانید عقیدهای را روی کاغذ منتقل کنید؟ آیا میتوانید روی کاغذ بیاورید، و اصلاح کنید؟ میتوانید با استفاده از یک عنصر زمان در طرح خود آن را اصلاح کنید؟ میتوانید آن عقیده را به شکل یک تصمیم بازسازی کنید به گونهای که مردم بتوانند با استفاده از آن دوباره بیاموزند، یا به بصیرتی تازه دست یابند؟
این مجموعه سؤالات بهطور جزء جزء، دست کم، موجب میشود که فرد در تهیه نمودار مهارت پیدا کند. بنابراین، صرفا به این که عقیدهای روی کاغذ منعکس شود خاتمه نمییابد. هنگامی که عقیدهای دیگر به دیدگاه نخستین افزوده میشود گام بسیار بلندی به پیش برداشته میشود. اکنون عناصر دیدگاه نخستین کم اهمیتتر به نظر میرسند، و برجسته شدن فزاینده دومی حکم میکند که، یا باید حذف شوند یا کوچک شمرده شوند. سپس این نمودار، که هنوز شکل نگرفته است، به یک ورقه جداگانه که فضا در آن محدودیتی ندارد، انتقال مییابد. بنابراین کار توسعه پیدا میکند، و با شکلگیری و گسترش یک فرمولبندی تقویت میشود. اما آیا قواعد یا رهنمودهایی برای این کار وجود دارد؟ بله چندتایی هست.
همانند زمانی که نمودار واقعی تهیه میکنیم، باید این موارد ضروری را مد نظر داشته باشیم: وضوح، فضا، تقریب، اجتناب از حروفگذاری پیش از موقع، اجتناب از تصحیح پیش از موقع، تجزیه، دست کم گرفتن، اتصال، نصب.
وضوح: یک نمودار باید واضح باشد، و همه اقدامات اولیه با مداد سربی نرم انجام شده باشد. چنین محدودیتی مانعی قدرتمند در مقابل پرداختن به جزئیات ایجاد میکند، جزئیاتی که اغلب بسیار ناچیزند و میتوانند جریان عقیدههای خلاق دیگر را که موجب تکوین ابتکار میشود، متوقف کنند.
فضا: این موردی مهم است، و توصیه میشود که بزرگترین کاغذ موجود را انتخاب کنیم، و نمودار را از وسط آن شروع کنیم. این کار تا حدودی از بروز مشکل جدی خارج شدن خطوط از صفحه، در مراحل اولیه جلوگیری میکند. بیرون شدن خطوط از صفحه میتواند موجب گسستگی فکر شود، و شروع مجدد جریان فکر شاید مشکل باشد. شروع نمودار از وسط صفحه احتمال بروز این مشکل را کم میکند. ضمنا محل انعطاف مناسبی به وجود میآورد که میتوان در آن همه زیرسیستمها را به طرح اصلی متصل کرد.
تقریب: نظم مقدماتی در هر نموداری که به منظور خلاقیت تهیه میشود، ضعف به شمار میرود. چندین دلیل برای این ادعا وجود دارد. اول، چون تمرکز صرفا بر نظم نمودار معطوف میشود، جنبههای دیگر مستثنا میماند و در نتیجه سرعت جریان افکار کند میشود. نظم ممکن است به گونهای ناآگاهانه با انسداد خلاقیت، که میتواند ناشی از آموزشهای ضدخلاقیت سالهای اولیه عمر باشد، در ارتباط باشد. در تهیه نمودار، نظم مانند ابزاری تقریبسنج با سیستم خود اصلاحکننده، استفاده مؤثر از فکر را محدود میکند.
حروفگذاری پیش از موقع: ممنوعیت نظم به حروفگذاری نیز تعمیم مییابد، زیرا اگر حروفگذاری زودتر از موقع در نمودار خلاق اعمال شود عقاید را در قالبی محدود میکند. هر بخشی از طرح را که حروفگذاری کنیم آن را برتری دادهایم. این برتری ممکن است عادلانه نباشد و برخلاف توسعه کل نمودار عمل کند.
تصحیح پیش از موقع: بنابه دلایلی که ارائه میشود، کوچکترین تصحیح پیش از موقع ممنوع است. نخست اینکه، عمل تصحیح انباشته از خاطرات آگاهانه شکستها در زمینههای دیگر است. بسیار بهتر است که تهیهکننده نمودار از نو آغاز کند و ذهنش را از همه مشکلات بزداید. دوم، پاک کردن یا تصحیح آثاری از خود به جا میگذارد که تمرکز را به خود معطوف میکند، و مانع از آن میشود که چشم براحتی روی نمودار بچرخد. سوم، عمل تصحیح به خودی خود یک نظام ارتجاعی و بازدارنده است که به منظور توقف جریان خلاق طرح شده است.
تجزیه: سعی در گنجانیدن همه قسمتهای یک نمودار در همان ابتدای کار نیز خطای بزرگی است. باید نمودار هر قلم در جایی که لازم است تهیه شود، و سپس در ورقههای بعدی نمودارها، در صورت لزوم، به هم متصل شوند.
دست کم گرفتن: هر نمودار یا پاره ـ نمودار باید، دست کم در ابتدا، همانند بقیه تلقی شود تا موجه بودنش را نشان دهد؛ به عبارت دیگر نقش توضیح دهنده یا مرتبط کننده خود را ثابت کند.