ادبیات دلهره ژانری از ادبیات است که سن و سال نمیشناسد، بسیار محبوب است و هرکسی را میتواند وادار به کتاب خواندن کند. داستانهای این ژانر جذاب و هیجانانگیزند و تجربهی کتاب خواندن را به تجربهای متفاوت برای فرد تبدیل میکنند. جی پی دلانی یکی از نویسندگان برجستهی این ژانر است. نویسندهی رمان پرفروش و هیجانانگیز «دختر قبلی» کتاب دیگری هم در کارنامه دارد که خواننده اگر آن را در دست بگیرد دیگر زمین نخواهد گذاشت. باورم کن کتابی است که در صدر فهرست پرفروشترین کتابهای ساندی تایمز قرارگرفته است.
باورم کن اولین بار با نام اصلی «believe me » سال 2018 منتشر شد. این رمان جذاب و دلهرهآور داستان دختری است که دانشجوی تئاتر است و میان زندگی و تئاتر تمایزی قائل نیست. بر اساس گفتهی فرانک سالاری، مترجم کتاب در بخش کلامی با خواننده این باعث شده شیوهی روایت کتاب کمی متفاوت باشد. در واقع این رمان آمیزهای از نمایشنامهنویسی و رمان است. سالاری در این باره گفته است: «این امر ممکن است در ابتدای خواندن کتاب قدری غریب بنماید. با این همه، نمیتوان پنهان کرد که این داستان، داستان پرکشش و پرچالش همراه پیچیدگیهای روحی شخصیتهای اصلی است و خواننده را در مسیر ماجراها با خود همراه و مجذوب میکند.» نویسندهی باهوش این کتاب اثری آفریده که نفس خواننده را در سینه حبس میکند و او را وامیدارد با شخصیتهای داستانش همذات پنداری کند.
باورم کن با استقبال زیادی از جانب منتقدان مواجه شده است. آنها این کتاب را با عباراتی مانند «داستانی هیجانانگیز» و «یک تریلر قدرتمند روانشناختی» توصیف کردهاند. روزنامهی دیلی میل دربارهی باورم کن نوشت: «این اثر هیچوقت اجازه نمیدهد حدس بزنید اتفاق بعدی چیست»
شخصیت اول این داستان کلر رایت نام دارد. دختری که دانشجوی تئاتر است و در نیویورک زندگی میکند. او در شرایط خوبی به سر نمیبرد و چون گرین کارت ندارد با مشکلات اقامتی هم روبهرو است. او به زندگی هم به چشم صحنهی تئاتر نگاه میکند و یکی از تفریحاتش این است که در نقشهای مختلف فرو برود و در سطح شهر تردد کند. با مردم گفتوگو کند و کارهای مختلفی انجام دهد که بفهمد مردم باورش میکنند یا نه. در همین زمان شغلی به کلر پیشنهاد میشود. یک دفتر طلاق به او پیشنهاد میدهد تا بهعنوان بازیگر در پروندههای طلاق به سراغ شوهرانی برود که در پروندهها درگیرند و آنها را به دام بیندازد. وقتی کلر درگیر یکی از این نمایشهاست معلوم میشود مرد موردنظر مظنون به قتل است. پلیس از کلر میخواهد به نقشش ادامه دهد و تلاش کند از مرد قاتل اطلاعات بیشتری بگیرد؛ اما همهچیز به این خوبی پیش نمیرود کلر ناگهان متوجه میشود که دارد مرگبارترین نمایش زندگیاش را بازی میکند.
اتاق پرنوری ست. روی زمین دراز کشیده و به سقف خیره شده بودیم. هر هشت نفر سرمان را مانند هشت
پا، به هم چسبانده بودیم.
پل با صدایی آرام گفت: «اين یک بازی قدیمی اصلاحشده است. به ش میگویند بگذار داستان خودش را
تعریف کند.» همانطور درازکش روی زمین ضربآهنگ گرفتیم و با هر ضربه یک کلمه به داستان اضافه میکردیم.
یکی پرسید: «موضوع داستان درباره چی هست؟»
«نمیدانم. نکته همینجاست. داستان در جریان است و ما فقط اجازه میدهیم که روایت بشود.»
تمرین بعداً سختتر شد. پل وادارمان میکرد که اشیا را بهاشتباه نام ببریم. میخواست ببینیم چه
احساسی به ما دست میدهد. وادارمان میکرد که فیالبداهه شخصیتهای دیوانه از خودمان خلق کنیم.
مثل فروشندهای که در کیفش پر از ژاکت بافتنی از پشم زرافه دارد-سربازی که تیربار نامریی دارد- بعد هم ما را بیرون میفرستاد که افراد گذری در خیابان را مخاطب قرار بدهیم و حرف بزنیم. درنهایت تعجب، میدیدم
که افراد گذری با خوشحالی گوش میدهند. شاید هم من خیلی خوب نقشم را بازی میکنم یا اينکه نیویورک
با هر شرایطی راحت کنار میآید.
او با هر تمرینی فقط و فقط یک قانون را به ما یادآوری میکرد. اینکه اکتینگ وانمود کردن نیست. سرنخ در
خود کلمه است. اکتینگ یعنی انجام دادن؛ بودن، شدن.
پل کف دستش را روی زمین زد و ضربآهنگ آرام و خرامان نواخت. «خب برویم.» کمکم تکتک ما ریتم را
گرفتیم.
گفت: «یکبار»
یکی از دانشجوها خارج از ریتم گفت: «بالا»
«ای»
«زمان»
«آنجا»
«بود»
«ای»
ناگهان نوبت من رسید. به خود گفتم: فکر نکن، فقط بازی کن. البته در این محدوده زمانی هم کاری دیگر نمیتوانستم بکنم. ریتم در حال اجرا وادارم کرد تا اولین چیزی را که به ذهنم خطور میکند. بر زبان
بیاورم.«پرنسس.»
و داستان ادامه یافت. نیروی حرکت جمعی ادامه و ادامه یافت. داستانی جالب درباره پرنسسی که عاشق
مجسمهای در باغ شد.
بار بعدی پل تمرین را سختتر کرد. اگر مکث میکردی از بازی خارج میشدی و این بار ریتم سریعتر جریان
داشت. او توضیح داد که همه این تمرینها برای این است که یاد بگیریم در لحظه با غریزه. واکنش نشان بدهیم.
این بار با کلمهی «یکبار» شروع نکرد.
آنتونی کاپلا نویسندهی انگلیسی متولد 1962 است که آثارش را با نام جی پی دلانی منتشر میکند. او در اوگاندا به دنیا آمده و تحصیلات دانشگاهی خود را در آکسفورد به انجام رسانده است. آنتونی کاپلا متخصص نوشتن داستانهای دلهرهآور است. داستانهایی که عناصر روانشناختی در آن نقش مهمی دارند. او روح و جان شخصیتهای داستانش را موشکافی میکند و انگیزههایشان را بیرون میکشد.
کاپلا نوشتن را از سال 1997 آغاز کرد و اولین داستانش به نام «درخت سم» را همین سال منتشر کرد و پس از آن نیز در طی سالهای گذشته کتابهای مختلفی را منتشر کرده است. کتابهای «به من دروغ بگو»، «گودال مرگ»، «مشاور ازدواج»، «شیمی برای آماتورها»، «طعمهای مختلف قهوه» و «همسر عالی» دیگر کتابهای این نویسندهاند. کتاب «دختر قبلی» از این نویسنده توانسته است به یکی از پرفروشترین کتابهای جهان تبدیل شود، مخاطبان در ایران نیز استقبال زیادی از این کتاب کردند. کاپلا کتاب دیگری هم با عنوان «playing nice» نوشته است که هنوز منتشرنشده و احتمالاً تا سال 2020 به بازار کتاب خواهد آمد.
ژانر دلهره در طول سالهای اخیر جایگاه خود را میان خوانندگان ایرانی بازکرده است و رمانهای مهیج این ژانر با استقبال مواجه شدهاند. بعضی از ناشران نیز در تلاشاند کتابهای این ژانر با سرعت ترجمه شوند و در اختیار مخاطب ایرانی قرار بگیرند. نشر البرز یکی از ناشرانی است که در طی سالهای اخیر بسیار قوی عمل کرده و بخش زیادی از ادبیات این ژانر را روانهی بازار کتاب ایران کرده است. باورم کن را فرانک سالاری، از مترجمان برجستهی کشورمان برای این ناشر به ارسی برگردانده است. فرانک سالاری تاکنون ترجمهی تعداد زیادی از کتابهای اینچنینی را انجام داده است.
تمام کسانی که دلشان میخواهد یک داستان غیرقابلپیشبینی بخوانند باید این کتاب را در دست بگیرند. کتابی که هرگاه فکر میکنید به حقیقت دست پیداکردهاید خواننده شگفتیای برایتان تدارک دیده و غافلگیرتان میکند. اگر از داستانهایی که با ذهن مخاطب بازی میکند لذت میبرید و کتابهایی مانند «دختری از بروکلین»، «دختر گمشده»، «دختری از قطار» و آثار مشابه اینها در فهرست کتابهای موردعلاقهتان است در خواندن کتاب باورم کن به خود تردیدی راه ندهید. کتابی با حجم زیادی از تعلیق و دلهره که خواننده اگر آن را در دست بگیرد تا پایان داستان ذهنش درگیر خواهد بود و نمیتواند آن را زمین بگذارد.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب باورم کن اثر جی پی دلانی با ترجمهی فرانک سالاری است. خرید و دانلود کتاب الکترونیکی این اثر در همین صفحه ممکن است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۷۹ مگابایت |
تعداد صفحات | 356 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۱:۵۲:۰۰ |
نویسنده | جی پی دلانی |
مترجم | فرانک سالاری |
ناشر | انتشارات البرز |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Believe me : a novel, [۲۰۱۸]. |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۲/۰۳ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 65,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
سلام. کتاب خوب کتابی است که با تعلیق های بجا به شما اجازه حدس زدن در خصوص قاتل یا قاتلین و نحوه پایان داستان را ندهد. از این کتاب خوشم اومد چون اصلا در هیچ کدام از صفحات داستان دچار کسالت و یکنواختی نشدم. داستان طوری نوشته شده که اصلا قسمت اضافی و خسته کننده نداشته باشد و شما در همه صفحات علاقمند به خواندن ادامه داستان هستید و بقول معروف نمی توانید کتاب را روی زمین بگذارید. در خصوص ترجمه هم بر خلاف نظر بعضی از دوستان باید بگویم که خوب و قابل قبول بود به طوری که خواننده در فهم واستان اصلا دچار مشکل نمی شد. باتشکر از فیدیبوی عزیز.
داستا ن بعضی جاها کسل و خسته کننده بود. و در حد و اندازه تعاریف دوستان نبود. کتابی نیست که مثلا یکسال دیگه تو ذهنم موندگار باشه. برخلاف کتابهایی مثل "از رویاهایت برایم بگو" و کتاب "در خیابانی که تو زندگی میکنی" و ... این دو کتاب رو من به خیلی از دوستانم پیشنهاد دادم که بخونن.
هم داستان هم ترجمه عالیه , ژانرش جنایی-روانشناسیه یعنی یه جورایی گیر انداختن قاتل با ترفندهای روانی. مترجم به بهترین شکل فضای داستان رو منتقل کرده, نویسنده هم خیلی خوب ذهن خواننده رو به بازی میگیره اما بنظرم در پایان بندیش عجله شده و توضیحات کافی نمیده
قشنگ بود واقعا... کتاب گیرایی بود. اوایل یک مقدار ارتباط برقرار کردن با نوع نگارش کتاب سخت بود اما وقتی درگیر موضوع کتاب بشی کاملا با این سبک نگارش ارتباط روحی پیدا میکنی. به نظرم ارزش وقت گذاشتن داشت.برای کسایی که عاشق ژانر معمایی هستن خیای خوب بود..تک تک لحظه ها رو از نزدیک حس میکردم واقعا. انگار از نزدیک همه چیز رو می دیدم..عالی بود ??
اولین کتابی است که از این نویسنده خوندم، ولی مدتی است کتابهای ژانر تریلر روانشناختی را شروع کردهام. کتاب به یک بار خوندن میارزه، فقط کاش انقدر سانسور نداشت. درسته قاتل همون ابتدا مشخص بود، اما از حق نگذریم نویسنده ذهن خواننده را چند باری بازی داد بهویژه اینکه کلیر تا آخر همکار پلیس مونده بود. این بخش هیجانش از پیداکردن قاتل بیشتر بود.
ترجمه بسیارخوبی دارد. کتاب جالبی است. تو را گیج می کند، از نفس می اندازد و در لحظه ای که انتظار نداری غافلگیرت می کند. تسلط نویسنده به مفاهیم اشعار بودلر، ستودنی است.
چقدر تعریف کرده بودن دوستان! این کتاب افتضاح بود! داستانی به شدت کسل کننده! بی جهت داستان کش داده بود! اصلا خوب نبود اصلا! بدون هیجان!خسته کننده! واقعا حیف وقت! کاش نمیخوندم!اصلا نمیتونم توصیفکنم چقدر عذاب کشیدم!!! و البته داستانی با پایان کاملا معلوم! افتضاح بود!همین!!!!
زیاد خوب نبود، اونقدر کتابهای معمایی زیاد شده که نویسندگان برای پیچیدگی داستان دست به کارهای عجیب میزنن و فضایی نامفهوم ایجاد میکنند، بعد هم برای توجیه قتلهای پی در پی فقط به واژه جامع هستیز میچسبند و توجیه دیگری ندارند، فضای داستان و اتفاقات اون برای من اصلا گیرایی نداشت و بیشتر حرص خوردم
انقدر جذاب بود که شش ساعته تمومش کنم که ببینم چی میشه ،تئاتر و نقش بازی کردن و زندگیش قشنگ کنار هم اومده بود، مسائل روانشناسی هم که مطرح کرده بود جالب بود به تله رهاشدگی برمیگشت، ولی آخرش را خیلی مسخره تموم کرد یه جو ری همه کتاب و اب و تاباش در حال بازی دادنمون بود، سر کار بودیم!
اگه یه کتاب با مایه روانشناسی و جنایی میخواین این همون کتابه تا حدودی کتاب پیچیده ایه فرضیلت رو بهتون میده دوباره ذهنتون رو درگیر میکنه و تا به نتیجه برسین کاملا با مخاطبش در تعامل پیشنهاد میکنم کسایی که ژانر جنایی و معمایی دوست دارن از دست ندن کتاب جذاب و ن وعی