
کتاب خاطرات یک بیعرضه - ۱۳
دفترچه آبی متاليک
نسخه الکترونیک کتاب خاطرات یک بیعرضه - ۱۳ به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب خاطرات یک بیعرضه - ۱۳
وقتی کسی از تعطیلاتش با تو حرف میزند، بدترین بخش قضیه این است که تظاهر کنی چقدر از شنیدن حرفهایش خوشحال هستی؛ چون هیچکس دوست ندارد درباره خوشیهای نداشتهاش چیزی بشنود.تنها قسمت از تعطیلات دیگران که دلم میخواهد دربارهاش بشنوم، زمانی است که اوضاع اصلا خوب پیش نرفته است؛ به این ترتیب، به خاطر نداشتن چنین تعطیلاتی دیگر غبطه نمیخورم. راستش خانواده ما تازه از تعطیلات بازگشتهاند و باور کن اگر میتوانستم خانه بمانم، حتما این کار را میکردم؛ اما چاره دیگری نداشتم. چند هفته پبش، حتی قرار نبود سفر برویم. قرار بود مثل هر سال تعطیلات کریسمس را جشن بگیریم و من هم برای این روزها لحظهشماری میکردم. اما مامان و بابا برای هر کارهایی که قرار بود در تعطیلات کریسمس انجام دهیم، اضطراب زیادی داشتند. ما سخت در تکاپوی تزئین کردن خانه بودیم و هیچ چیز آنطوری پیش نمیرفت که انتظارش را داشتیم....
نظرات کاربران درباره کتاب خاطرات یک بیعرضه - ۱۳