بررسی در این باره که چرا آدمهای خوب کارهای بد انجام میدهند و چرا ما تبدیل به بدترین دشمنان خود میشویم یکی از بررسیهای مفصلی است که هر کدام از ما میتوانیم بکنیم. این یک بررسی روشنگرانه است که نشان میدهد تحت تأثیر چه عوامل اقداماتی علیه خود صورت میدهیم. این سفر ما را به قلب دوگانگی تاریکی و روشنایی میبرد که در هر یک از ما وجود دارند. این گفتگویی پرچالش و جالب است زیرا اغلب ما نمیتوانیم آن کسی را که هستیم ببینیم. ما راه درازی میرویم تا دنیا را از منظری که با آن آشنا هستیم ببینیم. ما همه تلاشمان را میکنیم تا از کسی که خودمان هستیم حراست و حمایت کنیم. به همین دلیل است که این بررسی مستلزم آن است که از آنچه مدتها درست میپنداشتیم خارج شویم و مکانیزمهایی را در معرض دید قرار دهیم که سبب شدهاند به خود و به دیگران بد کنیم.
این بررسی ایجاب میکند که صداقت را به جای آنچه انکار میکردیم قرار دهیم، محبت را به بخشهایی از وجودمان راه دهیم که تا کنون از آن شرمنده بودهایم و شجاعت را بکار گیریم و به آسیبپذیر بودنمان اذعان کنیم. مسئله این نیست که بخواهیم وانمود کنیم کارهایی که به خودمان و به دیگران آسیب میرساند مطلب آنقدرها مهمی نیست. ما میخواهیم رفتارهای مخرب خود را دست کم نگیریم، اذعان کنیم که این رفتار ما برایمان گران تمام میشدند و ما را به دشمن بزرگ خودمان تبدیل مینمایند. باید بدانیم که چگونه تحت تأثیر شرایط، خویشتن کاذبی برای خود در نظر گرفتیم. خویشتن کاذب ما علت اصلی است که با خود به طرزی بیتناسب برخورد کنیم، روابطمان را ویران سازیم، رویاهایمان را بر باد دهیم و در مسیر آسیبپذیری قرار بگیریم.