رفتهرفته، مطالعات و تخیلات تام دربارهی زندگی شاهزادهوار چنان تأثیر عمیقی رویش میگذاشت که ناخودآگاه، ادای شاهزادهها را درمیآورد. سخن گفتن و حرکات و رفتارش به طرز غریبی تشریفاتی و با نزاکت شده بود و موجبات تحسین و سرگرمی نزدیکانش را فراهم آورده بود. ولی نفوذ تام در میان جوانهای دور و برش روزبهروز بیشتر میشد و کار به جایی رسید که او را از خود بالاتر میدیدند و مانند یک مافوق با او محترمانه رفتار میکردند. گویی او بسیار میدانست! کارهایی شگفت از او برمیآمد! از آن گذشته، بسیار عاقل و ژرفنگر بود! نظرات تام و عملکرد او توسط بچهها برای والدینشان نقل میشد و به زودی آنها هم شروع کردند به صحبت دربارهی تام کنتی و از او به عنوان بااستعدادترین و شگفتانگیزترین موجود ممکن یاد کردن. بزرگترها مشکلات پیچیدهی خود را برای حل کردن نزد تام میآوردند و اغلب، تصمیمات عاقلانه و زیرکانهی او ایشان را شگفتزده میکرد. در واقع، او برای همگان تبدیل به یک قهرمان شده بود، مگر برای خانوادهی خودش که هیچ ویژگی خاصی در او نمیدیدند.