شما چیزی دربارهی من نمیدانید مگر اینکه کتاب ماجراهای تام سایر را خوانده باشید، اما این موضوع مهم نیست. آن کتاب را آقای مارک تواین نوشته و بیشترش حقیقت دارد. البته نویسنده در بعضی موارد نیز کمی اغراق کرده و به موضوع شاخ و برگ داده است. اما این مهم نیست. تا حالا من با کسی روبهرو نشدهام که دستکم یکی دو بار دروغ نگفته باشد، البته به غیر از خاله پولی یا بیوهزنی که درواقع خاله پولی تام است. او و بیوهی داگلاس، هر دو در آن کتاب هستند، کتابی که به شما گفتم بیشترش درست و راست است.
آن کتاب اینطور تمام میشود که من و تام پولهایی را که دزدان در غار پنهان کرده بودند، پیدا میکنیم و با آن پولها، ما ثروتمند میشویم؛ هر یک از ما صاحب شش هزار دلار، آن هم به صورت سکهی طلا میشویم. قاضی تاچر پول را برای ما در بانک میگذارد و ما میتوانیم روزی یک دلار دریافت کنیم. بیوهی داگلاس مرا به عنوان پسرخواندهاش میپذیرد و قول میدهد که مرا تربیت و متمدن کند.