سالها پیش در انگلستان، وقتی شاه هنری دوم حکومت میکرد، قانونشکنی معروف در جنگل شروود نزدیک شهر ناتینگهام زندگی میکرد. اسم او رابینهود بود.
در آن زمان، هیچکس در پرتاب تیر با تیر و کمان به مهارت آن شش جوان قوی نبود که چشمانی آبی روشن داشتند و همیشه همراه رابینهود بودند. تاکنون هیچ رابطهی دوستانهای نیز همچون دوستی رابینهود و دوستانش وجود ندارد که سرخوش و شاد در تمام جنگل پرسه میزدند و تمرین تیراندازی میکردند و به شکار آهو میپرداختند. مردم کشور عاشق تعریف کردن داستان چگونگی خلافکار شدن رابین بودند. داستانی که چنین بود.
رابین هجده ساله بود که داروغهی ناتینگهام جایزهای برای بهترین تیرانداز تعیین کرد. رابین مطمئن بود برنده میشود. بهترین تیر و کمانش را برداشت و از جنگل شروود به سوی ناتینگهام رفت.