در قرونوسطی تنها مجانین و افراد متظاهر به دیوانگی میتوانستند نقد اجتماعی کنند و حرفی خلاف شرع و عرف بزنند؛ زیرا در قالب آدمی مجنون و دیوانه میتوان جامعهای پرتعصب را به کنکاش کشید و حقیقت را به زبان آورد. «هاینریش بل» با این زاویه دید سنت کهن انتقاد اجتماعی در ادبیات قرونوسطا را دستمایهی خودش قرار داد و کتاب «عقاید یک دلقک» را به نگارش درآورد. او با ترسیم شخصیتی دلقک نما ناخرسندیهایش نسبت به کلیسا و حکومت حاکم بر جامعهی آلمان را نقد کرد و اثری خارقالعاده در عین سادگی آفرید.
کتاب «عقاید یک دلقک» Ansichten Eines Clowns اثر «هاینریش بل» در سال 1963 منتشر شده است. این داستان نمایانگر جامعهی آلمان تحت تأثیر هیتلر و سالهای بعد از جنگ است که بازتابی از مسائل مذهبی و سیاسی در آن بهخوبی دیده میشود. «هانس شنیر» شخصیت اصلی این کتاب است که با تکگوییهای بلندش در داستان فضاسازی قوی از روحیات و زندگیاش در اختیار خواننده قرار میدهد. معشوقهی این مرد به دلایل مذهبی او را ترک میکند و او را درمانده و تنها میگذارد. «هانس شنیر» دچار افسردگی میشود و مرضهای همیشگیاش ازجمله مالیخولیا و سردرد به سراغش میآیند. او ازنظر روانی بیمار میشود و زمانی که خودش را در آینه میبیند فکر میکند شخص دیگری روبهرویش قرار دارد. او خاطراتش را بهصورت نامنظم و غیرخطی بازگو میکند و خواننده را میان گذشته و حال با خود همراه میکند.
«هاینریش بل» بابیان لحظات تلخ و ناامیدکنندهی زندگی یک جوان در روزگار پس از جنگ جامعه کاتولیک را نقد میکند و تعارضات بین کاتولیکها و پروتستانها را نشان میدهد. او در این اثر اوضاعواحوال اجتماعی جامعهی آلمان را نقد میکند و روایتگر زندگی غمگین فردی است که از جامعه طرد میشود. «هانس شنیر» بهصورت کاملاً بیگانه با جامعهی خود درمیآید و اوضاع سیاسی، اجتماعی و دینی را نقد میکند و علیه آنها اعتراض میکند. او از یک زندگی پرمعنا و راستین و فارغ از هرگونه تأثیر خرافات و سنت دفاع میکند.
«هاینریش بل»Heinrich Böll نویسنده و آزادیخواه در 21 دسامبر 1917 در شهر کلن آلمان به دنیا آمد. او از همان نوجوانی علاقه به نوشتن داشت و مدتی را در کتابفروشی مشغول به کار شد ولی به دلیل حضور در جبههی جنگ مدتی از فضای نوشتن و کتاب دور شد. او به خدمت سربازی رفت و چندین بار مجروح شد. زندگیاش با جنگ جهانی اول و دوم گره خورد و ویرانی و جنایتهای آلمانیها را از نزدیک لمس کرد. «هاینریش بل» به اصول اخلاقی باور داشت و کاتولیک بود. زمانی که کلیسا کاتولیک از هیتلر و عملکردش دفاع کرد ارتباطش را با کلیسا قطع کرد. او از فضای جنگ خودش را دور کرد و به زادگاهش کلن بازگشت. تحصیل در رشتهی ادبیات آلمانی را پیش گرفت و نویسندگی را بهطور حرفهای آغاز کرد. او مدتی را هم بهعنوان ریاست انجمن جهانی قلم نیز فعالیت کرد و مدتی هم در ادارهی آمار مشغول به کار بود. او در ژوئیه سال 1985 درگذشت و در زادگاهش، شهر کلن به خاک سپرده شد.
«هاینریش بل» اولین اثرش را در دههی چهل میلادی منتشر کرد و جایزهی گروه 47 که مربوط به انجمن نویسندگان بعد از جنگ جهانی دوم را دریافت کرد. او در دفاع از آزادی داستانهای متعددی نوشت و تنفرش از فاشیسم را در آنها بهوضوح نشان داد. او دنیای ادبیات را باتجربهی تلخ و سیاهش از جنگ گره زد و آثار ماندگاری دربارهی دوران جنگ و ویرانیهای پس از آن منتشر کرد. او در سال 1972 بهعنوان دومین آلمانی، جایزه ادبی نوبل را از آن خود کرد و در این مراسم رمان «سیمای زنی در میان» از او بهعنوان یکی از برترین آثارش معرفی شد.
«دفترچه خاطرات ایرلندی»، «نان سالهای جوانی»، «فرشته سکوت کرد» و «بیلیارد در ساعت نه و نیم» برخی از آثار این نویسنده هستند که به فارسی ترجمه شدهاند که کتاب الکترونیکی همهی این آثار برای خرید و دانلود در سایت و اپلیکیشن فیدیبو موجود است.
پولی برای تاکسی نداشتم و برای اولین بار در عمرم به این پول احتیاج داشتم. زانویم متورم شده بود و من لنگانلنگان از جلوی میدان راهآهن بهطرف خیابان پست میرفتم. این دو دقیقه راه از ایستگاه راهآهن تا خانه امان به نظرم تمامنشدنی میرسید. به جعبهی نصبشدهی اتوماتیک سیگار تکیه کردم و به خانهای نگاه انداختم که پدربزرگم یک آپارتمان از آن را به من هدیه داده بود. آپارتمانهایی جذاب و زیبا با نمای بالکنها مقابلشان کنار همردیف شده بودند: پنج طبقه با پنج بالکن رنگین متفاوت، و آپارتمان من در طبقهی پنج قرار داشت جایی که رنگها آجریاند.
آیا این هم برنامهای بود که اجرا میکردم؟ کلید را درون قفل میچرخانم، بدون تعجب به علت آب نشدن کلید در آسانسور را باز میکنم و روی دکمه پنج میزنم. با صدای خفه به بالا حمل میشوم، از پنجرهی کوچک آسانسور رد میشوم، از طبقات راهروها را مینگرم و همزمان از پنجره راهروها نظری به بیرون میاندازم: یک مجسمهی یادگاری، میدان کلیسا، نور آفتاب و برشهای سیاه، سقف بتونی و دوباره کمی دورتر مجسمهی یادبود، میدان، کلیسا، رنگ نور، سه بار. و دفعهی چهارم فقط میدان و کلیسا دیده میشوند. کلید آپارتمان را در قفل میچرخانم و با شگفتی میبینم که در باز میشود.
همه جای خانه رنگ آجری دارد؛ درها، چهارچوبها، کمدهای نصب شده و یک زن با ربدوشامبری مسیرنگ روی مبل سیاهم میتوانست با اتاقم خوب جور شود. مسلماً بد هم نبود اگر میتوانستم چنین زنی داشته باشم، اما من تنها از سردرد و مالیخولیا رنج میبرم و البته از بیتفاوتی و قابلیت بوییدن از پشت تلفن هم رنج میبرم. بزرگترین درد من تکهمسری است و فقط یک زن در زندگیام وجود دارد که میتوانم با او همان کنم که مردها با زنهای متعدد میکنند.
از زمانی که ماری از من جدا شده مثل تارکدنیاها زندگی میکنم، ولی من تارکدنیا نیستم. با خودم بارها فکر کرده بودم که به شهرم برگردم و با یکی از کشیشها مشورت کنمولی همهی این مردکها به چندهمسری معتقدند. به همین دلیل با سرسختی از ازدواج دفاع میکنند. یک آدم شرور از من در تصور داشتهاند و توصیهشان به من چیزی غیر از یک راهنمایی محرمانه به گذار از عشرتکدهها نبوده است. آنجا که عشق را میتوان خرید. پروتستانها هميشه مرا به حیرت میاندازند، مثل همین کوسترت که مرا شگفتزده کرده است و هنوز میتوان از همکیشان آنها انتظار شگفتیهای جدیدتر داشت ولی در مورد کاتولیکها باید بگویم دلیلی برای حیرت کردن ندارم.
کتاب صوتی «عقاید یک دلقک» اثر «هاینریش بل» را «سارنگ ملکوتی» به فارسی ترجمه کرده و آن را آوا نامه با صدای «آرمان سلطانزاده» منتشر کرده است. نسخهی الکترونیک این اثر در این صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «سارنگ ملکوتی» مترجم این اثر سایر آثار این نویسنده را نیز به فارسی ترجمه کرده است. کتاب «عقاید یک دلقک» بیش از هشت ترجمه در ایران دارد و اولین ترجمهی آن متعلق به اواخر دههی چهل شمسی است. این اثر با ترجمههای «شریف لنکرانی»، «مهدی افشار»، «طيبه احمدوند» و «سپاس ریوندی» در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 527.۲۲ مگابایت |
مدت زمان | ۰۹:۳۲:۲۵ |
نویسنده | هاینریش بل |
مترجم | سارنگ ملکوتی |
راوی | آرمان سلطان زاده |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۱۰/۱۵ |
قیمت ارزی | 9 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
سلام من امروز تولدمهه😋 به نظرم خیلیی خوب بود اگه فیدیبو تو روز تولد کاربراش بهشون یه کتاب هدیه میداد.. اینو تو بخش پیشنهادات بگید شاید اعمال کنن.. ممنون
این کتاب عالی است اما چند نکته: ۱: این کتاب به کسانی که فکر میکنند چقدر زندگی بی نظیر و عدالتمند هست و خدا یا خدایان مهربون آدمیان را برای سعادت و لذت آفریدهاند و... پیشنهاد نمیشود( مگر آنکه قصد به چالش کشیدن خود را داشته باشند). سبک این کتاب اگزیستانسیال هست و تیره روزی های بشریت( که در اثر انتخابهای آزادانه بشری به وجود میاد) رو نشون میده. کسانی که به دنبال انرژی مثبت و کارما و قانون جذب و این جور توهمات روانشناسی زرد هستند و نظری مخالف عقایدشان را نمیپسندند این کتاب را نخوانند. چون احتمالا مانند دیگر دوستان در کامنت در پایان احساس میکنند وقتشان تلف شده. ۲: اون عده ای که در کامنتها به بل اتهام وطن فروشی زدند واقعا انتظار دارند که بُل در آلمان میماند و از کشتار یهودیان و نژاد های غیر آریایی حمایت میکرد؟ چه چیز دقیقاً در مغزتان میگذرد ؟ ______ ویرایش: در کامنت پاسخ دوستان مخالف را دادم.
کتاب خوبی بود...اونجایی که نویسنده در مورد تفاوت دست های زن و مرد میگه و این جمله که میگه لحظه هارو باید سر جاشون گذاشت و بهشون اجازه ی تکرار نداد رو هم دوست دارم...پایان داستان هم خیلی غیر منتظره خوب بود ...این کتابو به کسایی که دنبال یه داستان هیجان انگیز میگردن تا حسابی مشغولش بشن پیشنهاد نمیکنم به قولی تموم کردن این کتاب حوصله زیادی میخاد چون بیشتر در مورد مسائل اجتماعی المان ها به خصوص دین مسحیت و تفاوت مذهب های پروتستان و کاتولیک حرف میزنه و تاثیر این مذهب هارو روی زندگیش و اطرافیانش میگه با این که شخصیت اصلی آدمه بی دینیه...به هر حال بیشتر از هفتاد درصد داستان توی خونه دلقک گفته میشه و شامل تعداد زیادی تماس تلفنی و افکار و نظرات دلقک در مورد مخاطب هاش هست...گاهی حوصله ادم از قصاوت ها و زیاده گویی های نویسنده در مورد احتمالات ذهنیش و افکارش سر میره...بیشتر حرف نویسنده روی اینه که چرا نیاز های جنسی زن و مرد رو که نیاز های اساسی هستند و باید بهشون پاسخ داده شه رو با مذهب ها و دین های مختلف محدود و شرطی میکنند و گاها وقتی زن و مردی بر اساس غریضه و البته عشق به این نیاز خودشون پاسخ میدن اسم گناه و زنا روش میذارن.البته باید این رو هم در نظر گرفت که منظور نویسنده از این موضوع لااوبالی گری و ایجاد فساد نیست و خود شخصیت نویسنده هم با عقیده ی چند همسری و خیانت مخالفه و با این مخالفه که در بعضی مذهب ها وقتی هنوز بچه ای به دنیا نیمده دینش و راه ورسم زندگیش از قبل تعین شده...کتاب خوبی بود برای تفکر در مورد دغدغه های یک دلقک که البته هیچ ربطی به حرفه ی دلقکی نداشت☺
این کتاب برای کسانی که با اعتقادات دینی و ملی زندگی میکنند توصیه نمیشه ، برای پی بردن به ارزش و درک این کتاب باید از پوچی عبور کرده باشید
کاش امکانی ناشران کتاب بذارن(مثلا با بارکد رمز دار ک مث شارژ اعتباری سیم کارت با ناخن پاک میشه و یکبار مصرفه برا ی شماره) ک کسایی ک نسخه چاپی کتاب رو تهیه کردن در صورت دسترسی نداشتن ب کتابشون(ب دلیل بیرون بودن یا شرایط نامناسب و...) بتونن کتاب رو رایگان از فیدیبو دریافت کنند. دوستان با نشر و لایک این پیام اینو رو ب گوش دست اندر کاران و ناشران برسانیم.
نکته درمورد این کار با این گوینده و ترجمه بگم که خیلی ترجمه خوب و گوینده عالی داره بجز یک جا اشتباهی خوندن نداره که یادم نمیاد کجاش بود. اما در مورد خود کتاب نکات مثبت:عقاید و نکات عالی در مورد بی عدالتی حقوق بین مردم ،خشک مذهب های کاتولیک و عقاید دیکته شدشون میگه و نشون میده چقد این تفکرات مخرب هست،انتقادات اجتماعی خیلی خوبی داره و برای آدمایی که یک بعدی هستند خوندنش خوب هست که ببینند چقد خشک و یک بعدی بودن تصویر بدی داره نکات منفی:کل کتاب غر زدن های یک فرد بی عرضه رو نشون میده،راوی هیچ تلاشی نمیکنه هیچ راهکاری نداره فقط تو افکار و عقایدش نکات خوبی رو مرور میکنه و نقد های درستی داره اما حتی یک گام برای خواسته هاش بر نمیداره فقط غرغرغر عملا شما رو افسرده و خسته میکنه و تمام نکاتی که میگه شما هم میدونید و بی عدالتی هایی که میگه هیچ چیز جدید نداره که ندونید،راوی هیچ مشکلیش رو گردن نمیگیره فقط میندازه تقصیر دیگران و نکته دیگه اینکه هیچ راهکاری نداره به هیچی نمیرسه ،اگر افسرده یا بی انگیزه هستید این اثر اصلا توصیه نمیشه نکات:داستان خطی نیست پراکندست هی به گذشته و حال میاد مالیخولیا داشتن راوی داستان هم درش تاثیر داره،شهرت داستان بیشتر از کیفیتشه بیشتر نقد های مثبت بخاطر شهرت کتاب هست و خواننده میخواد بگه خیلی درک کرده و فهمیده
نویسنده این کتاب یعنی هاینریش بل کسی هست که از خدمت به کشورش و عضو ارتش المان ان زمان فرار کرد و به امریکا رفت و بعد در اونجا این کتاب ضد هیتلری و ... رو نوشت و برای بزرگ کردن کتابش بهش جایزه نوبل هم دادن و اینگونه شد که حالا یکی از کتاب های مطرح هست . در کل موقع خوندن این کتاب باید مراقب بود که حرفهاش تاثیر نذاره روتون چون حرفهای فردی هست وطن فروش و در اغوش دشمن کشور خودش ...
این کتاب در چهار بخش خلاصه می شود: خانواده خودخواه و ریاکار و خسیس داستان و در راس آن مادر خانواده که شخصیتی تنگ نظر و خودخواه دارد. و مشکلات اعضای خانواده مطلقا به یکدیگر مربوط نمی شود بی پولی و فقر شخصیت اصلی داستان که ناشی از منفعل بودن او و توقع دائم او از دیگران بود حسرت معشوق ه از دست رفته و درنهایت نزاع با مذهب کاتولیک که به دست افرادی ریاکار و متظاهر که خودشان هم اعتقادی به حرفهایشان نداشتند اداره می شد . در نهایت می توانم بگویم که کتاب تلخی بود و تنها نقطه مثبت آن انتهای داستان و شروع دوباره شخصیت اصلی داستان بود که تصمیم گرفت به جای خودکشی کارش را با تغییراتی آغاز کند. به نظر من یک حکایت از گلستان سعدی بسیااااااار تامل برانگیزتر از کل این کتاب است.
سلام کتابی نیست که متن ساده و روانی داشته باشه و مطالب هم یکپارچگی ندارن و منظم نیستن حجمش هم زیاده پس اگه واقعا اینجور کتابها رو میپسندین خوندنش رو دست بگیرین همانطور که از اسم کتاب و متنی که در قسمت معرفی کتاب گذاشته شده پیداست کتاب کلا درباره یک دلقکه که با خیلی از عرفهای رایج جامعه اعم از دینی اجتماعی و غیره مشکل داره و بنطر من کاملا حرفهاش منطقی و درسته مثلا ازدواج رو بیشتر به معنای تعهد درونی دو فرد نسبت به هم میدونه تا امضای یه برگه و از این دست چالشها که فکر میکنم تو این دوره زمونه برای همه قابل فهم و پذیرش و حتی احترامه تعجب کردم اینهمه نظر متفی دیدم تو کامنتا با اینکه کتاب رو دوست داشتم اما پشیمونم که خوندم چیز جدیدی برای من نداشت و متنش هم خیلی از هم گسیخته و غیر منسجم بود
هاینریش بل نویسنده ای هست که خواننده رو اژ طریق کاراکترهای متنوع داستانهاش با چالشهای ارزشی مواجه میکنه. در کتاب عقاید یک دلقک که شخص پرورش یافته و دلزده از خانواده ای سرمایه دار در دوران ناسیونالیسم و بعد از اون درگیر با عقاید کلیسای کاتولیک ( که اونرو مسبب از دست دادن همراه زندگیش میدونه) ، چالش عدم تناسبش با نسبتهای موجود در زمان و مکان شخص اول داستان و عدم تعلقش به چیزی یا کسی بغیر از ماری و ... بنظر میرسه بقدری کاراکترهای نماینده دیالکتیک های ذهنی راوی زیادن که در فضای سرد و بی هیجان حاکم بر داستان بجز مخاطب های صبور و واقع گرا ممکنه برای بقیه جذاب نباشه. شخصا مورد پسندم هست و این کتاب رو برای همه کسانیکه خیلی با خودشون حرف میزنن توصیه می کنم. اجرای راوی صوتی داستان خیلی متناسب و خوب بود. تشکر می کنم.