جادهی تارا رمانی پرماجراست، ماجراهایی از جنس امروز، داستانی از ارزشهای تغییریافته زندگی در دو سوی اقیانوس. نویسنده در این رمان عرصههایی از روابط انسانی را تعریف میکند که تا پیش این آزموده نشده بود.
داستان در دههی نود قرن گذشته میگذرد، در آغاز همهگیر شدن راههای ارتباطی جدید از جمله اینترنت.
ماجرا از آنجا آغاز میشود که مسافرتی شکل میگیرد، مسافرتی که در آن از هتل و چادر مسافرتی و کولهپشتیهای دهه هفتاد و هشتاد خبری نیست. دو مسافر خانههای خود را با هم عوض میکنند. هر کدام فرهنگ خودشان را به همراه میآورند و با همسایههایی آشنا میشوند که دوست دارند ماجرا شوند.
داستان عشقها و خیانتها و دوروییها و حسادتهایی رو میشود که تا دیروز در پستوی خانه نهان بود. مائیو بنچی روایت سرراست و سادهای از روابط پیچیدهی آدمها در این رمان عرضه میکند و خواننده را به مهمانی نور و رنگ و سنتهایی میبرد که در روزگار امروز رنگ باخته است.