0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود

معرفی، خرید و دانلود کتاب مرشد و پهلوان، فیلمی مستند درباره فیلم ناتمام علی حاتمی

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
نویسنده:
درباره مرشد و پهلوان، فیلمی مستند درباره فیلم ناتمام علی حاتمی
مستندساز وارد یک باشگاه کشتی می‌شود. او از دربان باشگاه سراغ یک مربی قدیمی کشتی را می‌‌‌‌‌گیرد. عده‌ای از جوانان روی تُشک مشغول تمرین هستند. لحظه‌‌‌‌‌ای بعد که گویی زمان پایان یافته تمرین است، کشتی‌گیران روبه‌روی صفحه تلویزیون بزرگی می‌‌‌‌‌نشینند. صفحه نمایشگر شروع به پخش تصاویری از کشتی‌‌‌‌‌های جهان پهلوان می‌‌‌‌‌کند. در همین حین مربی باشگاه که آقای خسرو نظافت‌‌‌‌‌دوست می‌‌‌‌‌باشند، از شیوه و شگرد تختی در مقابله با حریفان صحبت می‌کند. ورزشکاران جوان خیره به این گفتار هستند. مستندساز نیز در آن جمع، به حرف مربی گوش سپرده است. لحظه‌‌‌‌‌ای بعد، نظافت‌‌‌‌‌دوست در کنار مستندساز قرار دارد و به او از انتخابش برای بازی در نقش تختی می‌‌‌‌‌گوید. نظافت‌‌‌‌‌دوست: سال چهل‌وشش در همان ابن‌‌‌‌‌بابویه بود. خیلی‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌گفتند خسرو تو شبیه آقا تختی هستی. من آقا تختی رو خیلی دوست داشتم. می‌‌‌‌‌رفتم پیشش تا ببینمش. راه رفتنش، حرف زدنش برام جالب بود. از سال پنجاه که یواش‌یواش مطرح شدم و تا سال پنجاه‌وهفت که در تیم ملی بودم، این همه‌‌‌‌‌گیر شد. سال شصت‌ودو بود، دیدم روزنامه‌‌‌‌‌ها و جراید می‌‌‌‌‌نویسن که آقای حاتمی می‌‌‌‌‌خوان زندگی تختی رو به تصویر بکشن. یک روز دوستان نزدیک آقای حاتمی اومدن باشگاه دخانیات، گفتن هر جا رفتیم نشونی شما رو دادن. ما بعد از تمرین با اونا رفتیم خیابون زرتشت، دفتر آقای حاتمی. تا منو دید بغلم کرد و بوسید. بعد دیدم آقای عبدالله اسکندری اومد و ما رو نشوند پشت میز گریم. بعد از دو ساعت کار خیلی شبیه تختی شدم. خود آقای حاتمی هر دو دقیقه یه بار می‌‌‌‌‌اومد نگاه می‌‌‌‌‌کرد و می‌‌‌‌‌رفت و در همون حین هم آقای عزیز ساعتی عکس می‌‌‌‌‌گرفت. یکی از عکس‌‌‌‌‌ها خیلی‌خوب شده بود. آدم فکر می‌‌‌‌‌کرد خودِ تختیه! خلاصه ما تست گریم رو رد کردیم و قرارمون رو گذاشتیم اما بعد از خداحافظی مدت‌ها خبری نشد. بنیاد مستضعفان که تهیه‌‌‌‌‌کنندگی فیلم رو تقبل کرده بود، به دلیل هزینه زیاد از زیر این بار شونه خالی کرد. سال شصت‌ونه بود که ما در اردوی تیم ملی بودیم و بچه‌‌‌‌‌های تیم جوانان رو برای مسابقات فرنگی جهانی آماده می‌‌‌‌‌کردیم. یه دفعه خبر رسید که به این شماره زنگ بزن آقای حاتمی کارِت داره. زنگ زدم خود علی‌‌‌‌‌آقا گوشی رو برداشت. آدرس خونه‌ش رو داد و من بلافاصله رفتم. حاتمی زنگ زد به آقای شفیع، مجری ورزش و مردم و گفت: بهرام‌‌‌‌‌خان، خسرو اومده و الان برای این نقش خیلی آماده‌‌‌‌‌تره. قرار شده بود باشگاه پرسپولیس و سازمان تربیت بدنی این فیلم رو تهیه‌‌‌‌‌ کنن اما بعد که ما برگشتیم اردو، دوباره هیچ خبری نشد. دوباره همان آش و همان کاسه. آقای حاتمی گفت هزینه فیلم زیاده، قبول نکردن. اون روز من پیش خودم فکر کردم روح مرحوم تختی راضی نیست این فیلم ساخته بشه. پنج سال بعد در باشگاه دخانیات مشغول تمرین بودم که پای تلفن منو خواستن. این دفعه از دفتر هدایت فیلم. گفتن فردا بیا. گفتم این سومین‌باره صورتمونو می‌‌‌‌‌دیم دست شما و پماد مالی می‌‌‌‌‌کنید و بعد هیچ. اما گفتن نه، این‌بار مصمم هستیم.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
660.۷۱ کیلوبایت
تعداد صفحات
120 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۴:۰۰:۰۰
نویسندهحامد قربانی
ناشرانتشارات کتاب نیستان
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۷/۰۸/۰۱
قیمت ارزی
3 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۶۶۰.۷۱ کیلوبایت
۱۲۰ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
5
از 5
براساس رأی 1 مخاطب
5
100 ٪
4
0 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪
5
(2)
17,200
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
مرشد و پهلوان، فیلمی مستند درباره فیلم ناتمام علی حاتمی
حامد قربانی
انتشارات کتاب نیستان
5
(2)
17,200
تومان

از همین نویسنده مطالعه کنید

همه