«رفاه و تأمین اجتماعی» را میبایست از جمله تکالیف جدید دولت مدرن، و در پاسخ به بروز بحرانهای اجتماعی این عصر، به حساب آورد. البته باید در نظر داشت که پیشتر و در چهار چوب نظم دولتهای پیشامدرن نیز پارهای از اقدامات رفاهی و تأمینی انجام میگرفت، ولی در دولتهای مدرن این موضوع ابعاد وسیع و سازوکارهای نهادی کاملاً متفاوتی پیدا کرد. دولتهای مدرن با ساختار تشکیلاتی و نظام تصمیمگیری و سازوکارهای اجرایی جدید، صورت کاملاً بدیعی از برنامهریزی در زمینه رفاه و تأمین اجتماعی را به منصه ظهور رسانیدند. البته باید توجه داشت که این تغییرات در ساخت و کارکرد دولتهای مدرن، به طور خودبهخودی صورت نپذیرفت و ایدئولوژیهای جدید سیاسی از یک سو و پیدایش جنبشهای اجتماعی جدید، از سوی دیگر، نقش مهمی در ظهور این امر داشتند.