دانلود اپلیکیشن
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب رادیو سکوت اثر آلیس آزمن نشر نون

کتاب رادیو سکوت اثر آلیس آزمن نشر نون

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
نویسنده:
ناشر:
درباره رادیو سکوت
خوشم نمی‌آید بقیه آدم‌ها بیایند به اتاقم، چون می‌ترسم پرده از یکی از رازهایم بردارند؛ مثلاً از نقاشی‌هایم خبردار شوند، یا تاریخچه جست‌وجوی صفحه‌های اینترنتی‌ام را بگردند، یا بفهمند که من هنوز صددرصد با یک خرس عروسکی در تختم می‌خوابم. از همه بیشتر، هیچ خوشم نمی‌آید بقیه آدم‌ها در تختم بخوابند؛ نه از وقتی که دوازده ساله بودم و یک شب کابوس دیدم که یک اسباب‌بازی تاماگوچی(۹) با صدایی بم و ترسناک شروع کرد به حرف زدن. همان شب یکی از دوستانم پیشم خوابیده بود. در خواب، مشتی حواله صورتش کردم و دخترک خون‌دماغ شد و زد زیر گریه. این نمونه، استعاره دقیق از همه دوستی‌هایم تا به امروز است. باوجودِاین، آن شب آلِد لَست سر از تختخوابم درآورد. هاها. نه، نه آن‌طوری که شما فکرش را می‌کنید. وقتی من و آلِد از قطار پیاده شدیم ــ بهتر بگویم که آلِد از قطار پرت شد پایین ــ و از پله‌های سنگی بین ایستگاه قطار و دهکده بیرون‌شهری‌مان گذشتیم، آلِد اعلام کرد که کلیدهایش دست دانیل یون است و نمی‌تواند مادرش را از خواب بیدار کند چون مادرش «به معنای واقعی کلمه، سر از تنش جدا می‌کند.» طوری این جمله را به زبان آورد که من کاملاً قانع شدم و مامانش یکی از اعضای هیئت‌مدیره انجمن اولیا و مربیان مدرسه است، برای همین چند ثانیه من واقعاً حرفش را باور کردم. مادرش همیشه مرا می‌ترساند، طوری که انگار این زن با یک کلمه می‌تواند خودباوری مرا در هم بشکند و بندازدش جلوی سگ‌شان تا آن را ببلعد. البته نه که این کار آن‌قدرها دشوار باشد! خلاصه، آره. این شد که گفتم: «چی؟ نکنه منظورت اینه که می‌خوایی امشب خونه من بخوابی؟» معلوم بود که دارم شوخی می‌کنم، اما آلِد تمام وزنش را روی شانه‌هایم انداخت و در آمد که: «راستش...» و بعد من زدم زیر خنده و آلِد را دیدم که وسط جاده دولا شده. برای همین گفتم: «باشه، باشه.» آلِد بلافاصله خوابش برد و من هم از آن آدم‌های چهل‌ساله غیرطبیعی نبودم که فکرهای عجیب‌وغریب می‌کنند. آلِد آمد خانه ما و بدون یک کلمه حرف روی تختم ولو شد و در دستشویی پیژامه‌ام را پوشیدم و وقتی آمدم بیرون، آلِد خوابِ خواب بود. پشتش را کرده بود به من و سینه‌اش آرام بالا و پایین می‌رفت. چراغ را خاموش کردم. ای کاش کله من گرم بود، چون دست‌کم دو ساعت طول کشید خوابم ببرد، همیشه همین‌طور بود. در تمام آن دو ساعت که نه با گوشی تلفن همراهم بازی می‌کردم و نه مشغول زیرورو کردن صفحه تامبلر بودم، مجبور شدم در آن نور خفیف و آبی‌رنگ اتاقم، به پسِ سرش خیره بمانم.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
2.۲۲ مگابایت
تعداد صفحات
376 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۰:۰۰
نویسندهآلیس آزمن
مترجم ثمین نبی پور
ناشرنشر نون
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
Radio silence
تاریخ انتشار
۱۳۹۷/۰۷/۰۸
قیمت ارزی
5.۵ دلار
قیمت چاپی
99,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۲.۲۲ مگابایت
۳۷۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.6
از 5
براساس رأی 208 مخاطب
انگیزه‌بخش 🚀 (2)
سرگرم‌کننده 🧩 (1)
5
81 ٪
4
6 ٪
3
5 ٪
2
0 ٪
1
5 ٪

نقد دیگران

(46 نقد)
مشاهده همه
1

متاسفانه عملکرد فیدیبو در حذف پیامها کاملا سلیقه ای است و بدون هیچ ساز و کار مشخصی. برای کتاب قبلی این‌ ناشر ، مترجمان ...

بیشتر
5

چه خوندنی بود انگار ماییم در روزهای قبل امتحان...

5

توی سایت ایران کتاب نوشته: نکوداشت های کتاب رادیو سکوت An intense, highly engaging story of relationships. داستانی پر...

بیشتر
5

از رمانای خیلی خوبی بود. خانم نبیپور انتخابهاش عالی‌ه...

5

خیلی داستان جذابی هست و از بهترین رمان هایی هست که خوندم....

5

کتاب خوبی بود،...

5

پسندیده شد?...

5

عاشق اینجور کتاب‌هام?...

1

اگر دنبال خوندن این کتاب هستین باید بگم موضوع کتاب تو ایران قابل ارائه نیست و کتاب رو در سطح داستان های کودکان و نوجوانا...

بیشتر
5

مرسیییی این عالیه...

4.6
(208)
انگیزه‌بخش 🚀 (2)
٪60
59,000
23,600
تومان
%50
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
رادیو سکوت
آلیس آزمن
نشر نون
4.6
(208)
انگیزه‌بخش 🚀 (2)
٪60
59,000
23,600
تومان